سلامممم میبینین قبل ساعت دوازده میزارم اصلا کاملا دقیق 🤣🤣
سلامممم میبینین قبل ساعت دوازده میزارم اصلا کاملا دقیق 🤣🤣🤣
پارت ۷
۵ساعت بعد *
ویو نارا *
چشمام رو باز کردم و هانا رو در حالی که داشت وسایل رو بر میداشت دیدم با ذوق بلند شدم که سرم خورد به سقف
+اخخخخ سرم
& چته دختر اول صبحی
+ واییییییییییی رسیدیمممم
& آره ولی دیرمون شده تا یک ساعت دیگه باید اونجا باشیم
+ چی؟ ولی من آماده نیستم
& میدونم برای همین به یونا گفتم بیاد برمون داره و رزالین رو هم با خودش بیاره
+ چرا باید خواهرم رو بیاره؟
&چون محض اطلاعت یه میکاپ آرتیست حرفه آیه خواهرت
+ اووو آره درست میگی
بعد این حرفم هانا چشم غره ای بهم رفت و بعد منو کشوند و از هواپیما خارج کرد تا سوار ماشین شدم غرغرای رزالین شروع شد درحالی که داشت میکاپم میکرد ازش خواسته بودم یه میکاپ خوناشامی برام بکنه چون وایب ویدئوم بعد کلی گل و بلبل باید عوض میشد لباسم رو هم سیسی عزیزم دوست برادرم برام میورد میدونم میدونم آدم حواس پرتیم ولی خب اونقدر دیده نمیشه خلاصه بعد چند دقیقه ی عذاب آور بالاخره رسیدیم به مقصد و من به سرعت پیاده شدم و بعد گرفتن لباس ،پوشیدنش،موهام رو شونه کردن ، عکس گرفتن با سیسی، رقص قبل ظبط،خوردن یخ شیک توت فرنگی ،افتادن رو زمین ، گریهی فراوان ، کتک خوردن از دست خواهرم،آرایش دوباره .......بالاخره شروع کردیم به ظبط کردن اوایل خوب بود ولی اروم اروم همه چیز داشت خراب میشد فیلم بردار سردرد گرفت ،کارگردان بیهوش شد و بقیه هم مشکلات مختلف ولی....من بینشون خیلی سرحال بودم حتی سیاسل هم حالت تهوع داشت و هی داشت بدتر و بدتر می شد
+ ارههههه این خود واقعیمههههه
و آهنگ ظبط شد
٪ ببین واقعا خوشحالم تموم شد
+ سیسیییی
٪ تو خوبی هااا ولی این خونه یه چیزیشه
+ خونه ؟
٪ از وقتی اومدیم اتفاقای بد داره برامون میفته
+ واقعا ؟ پس چرا من چیزیم نمیشه
& والا عوق نمیدونیم
+ آه میخواستم بیشتر بمونیم ولی بریم حالتون خوب نیست
همه با دشواری وسایل و جمع کردن و راهی خونه شدیم ناراحت بودما ولی خب دوستام مهم بودن بعدا میتونستن اجاره کنم برم چند روز بمونم توش
......
با ...
بچه ها عکس لباسای موزیک ویدیو رو گذاشتم بالا ببینید
پارت ۷
۵ساعت بعد *
ویو نارا *
چشمام رو باز کردم و هانا رو در حالی که داشت وسایل رو بر میداشت دیدم با ذوق بلند شدم که سرم خورد به سقف
+اخخخخ سرم
& چته دختر اول صبحی
+ واییییییییییی رسیدیمممم
& آره ولی دیرمون شده تا یک ساعت دیگه باید اونجا باشیم
+ چی؟ ولی من آماده نیستم
& میدونم برای همین به یونا گفتم بیاد برمون داره و رزالین رو هم با خودش بیاره
+ چرا باید خواهرم رو بیاره؟
&چون محض اطلاعت یه میکاپ آرتیست حرفه آیه خواهرت
+ اووو آره درست میگی
بعد این حرفم هانا چشم غره ای بهم رفت و بعد منو کشوند و از هواپیما خارج کرد تا سوار ماشین شدم غرغرای رزالین شروع شد درحالی که داشت میکاپم میکرد ازش خواسته بودم یه میکاپ خوناشامی برام بکنه چون وایب ویدئوم بعد کلی گل و بلبل باید عوض میشد لباسم رو هم سیسی عزیزم دوست برادرم برام میورد میدونم میدونم آدم حواس پرتیم ولی خب اونقدر دیده نمیشه خلاصه بعد چند دقیقه ی عذاب آور بالاخره رسیدیم به مقصد و من به سرعت پیاده شدم و بعد گرفتن لباس ،پوشیدنش،موهام رو شونه کردن ، عکس گرفتن با سیسی، رقص قبل ظبط،خوردن یخ شیک توت فرنگی ،افتادن رو زمین ، گریهی فراوان ، کتک خوردن از دست خواهرم،آرایش دوباره .......بالاخره شروع کردیم به ظبط کردن اوایل خوب بود ولی اروم اروم همه چیز داشت خراب میشد فیلم بردار سردرد گرفت ،کارگردان بیهوش شد و بقیه هم مشکلات مختلف ولی....من بینشون خیلی سرحال بودم حتی سیاسل هم حالت تهوع داشت و هی داشت بدتر و بدتر می شد
+ ارههههه این خود واقعیمههههه
و آهنگ ظبط شد
٪ ببین واقعا خوشحالم تموم شد
+ سیسیییی
٪ تو خوبی هااا ولی این خونه یه چیزیشه
+ خونه ؟
٪ از وقتی اومدیم اتفاقای بد داره برامون میفته
+ واقعا ؟ پس چرا من چیزیم نمیشه
& والا عوق نمیدونیم
+ آه میخواستم بیشتر بمونیم ولی بریم حالتون خوب نیست
همه با دشواری وسایل و جمع کردن و راهی خونه شدیم ناراحت بودما ولی خب دوستام مهم بودن بعدا میتونستن اجاره کنم برم چند روز بمونم توش
......
با ...
بچه ها عکس لباسای موزیک ویدیو رو گذاشتم بالا ببینید
۶.۹k
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.