فصل دو پارت دوم
سوار ماشین شدن
~دخترم چطوره؟
لیام روبه راشل گفت
+عالی
~بزن بریم پس
گفت و ماشینو روشن کرد و سمت مدرسه روند
با رسیدن به مدرسه راشل لبشو گاز گرفت خیلی استرس داشت
هرسه از ماشین پیاده شدن
زین سمت راشل رفت
-خب عزیزم استرس نداشته باش
-درستو خوب بخون
-به معلما و دانش اموزا احترام بزار
لب دخترشو بوسید و سر جای خودش برگشت
به لیام که محو بود نگاه کرد و با پاش به پای لیام ضربه زد
-برو دیگه
اروم زیر لب گفت
~اها
لیام سمت راشل رفت
~خب بابایی تو دختر مهربونی هستی
~سعی کن با بقیه حرف بزنی و دوست پیدا کنی
~درستو خوب بخون که اگه کسی چیزی گفت با نمره دهنشونو ببندی
مکث کرد و سرشو نزدیک گوش راشل برد
~اگه کسی تو رو زد تو هم بزنش
~مسخرت کرد مسخرش کن
چشمکی به دخترش زد
+چشم
-خب راشل برو سر کلاست
زین گفت و لبخند زد
با رفتن دخترشون سوار ماشین شدن و سمت خونه حرکت کردن
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با ورودش به کلاس همه ی دانش آموزا سمتش چرخیدن
با خجالت سرشو پایین انداخت و سمت معلم رفت
°خودتو معرفی کن عزیزم
معلم با مهربونی گفت
-س... سلام من راشل پین هستم امیدوارم باهم دوست بشیم
گفتم و سرشو پایین انداخت
•اگه دوست نشدیم چی؟
یکی از دانش آموزا گفت
راشل لبشو گاز گرفت
°بسه جک
معلم گفت و به دنبال میز خالی گشت
^آقا بغل دستیم امروز غایبه
°خوبه... راشل برو پیش اشلی بشین
دختر اروم سر تکون داد و سمت میز رفت
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با تموم شدن درس و خروج معلم نفس عمیقی کشید و وسایلشو جم کرد
•هی
سرشو بالا اورد باز اون پسره بود
•موش زبونتو خورده؟
-سلام
•اسمت چی بود؟
-راشل... راشل پین
•راسته تو مامان نداری؟ دختر دوتا پسری؟
^بس کن جک
•فقط دارم سوال میپرسم
-اره
راشل گفت و به کتابش نگا کرد
•میدونی سر جای کی نشستی؟ فردا اگه بیاد پدرتو در میاره
~دخترم چطوره؟
لیام روبه راشل گفت
+عالی
~بزن بریم پس
گفت و ماشینو روشن کرد و سمت مدرسه روند
با رسیدن به مدرسه راشل لبشو گاز گرفت خیلی استرس داشت
هرسه از ماشین پیاده شدن
زین سمت راشل رفت
-خب عزیزم استرس نداشته باش
-درستو خوب بخون
-به معلما و دانش اموزا احترام بزار
لب دخترشو بوسید و سر جای خودش برگشت
به لیام که محو بود نگاه کرد و با پاش به پای لیام ضربه زد
-برو دیگه
اروم زیر لب گفت
~اها
لیام سمت راشل رفت
~خب بابایی تو دختر مهربونی هستی
~سعی کن با بقیه حرف بزنی و دوست پیدا کنی
~درستو خوب بخون که اگه کسی چیزی گفت با نمره دهنشونو ببندی
مکث کرد و سرشو نزدیک گوش راشل برد
~اگه کسی تو رو زد تو هم بزنش
~مسخرت کرد مسخرش کن
چشمکی به دخترش زد
+چشم
-خب راشل برو سر کلاست
زین گفت و لبخند زد
با رفتن دخترشون سوار ماشین شدن و سمت خونه حرکت کردن
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با ورودش به کلاس همه ی دانش آموزا سمتش چرخیدن
با خجالت سرشو پایین انداخت و سمت معلم رفت
°خودتو معرفی کن عزیزم
معلم با مهربونی گفت
-س... سلام من راشل پین هستم امیدوارم باهم دوست بشیم
گفتم و سرشو پایین انداخت
•اگه دوست نشدیم چی؟
یکی از دانش آموزا گفت
راشل لبشو گاز گرفت
°بسه جک
معلم گفت و به دنبال میز خالی گشت
^آقا بغل دستیم امروز غایبه
°خوبه... راشل برو پیش اشلی بشین
دختر اروم سر تکون داد و سمت میز رفت
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با تموم شدن درس و خروج معلم نفس عمیقی کشید و وسایلشو جم کرد
•هی
سرشو بالا اورد باز اون پسره بود
•موش زبونتو خورده؟
-سلام
•اسمت چی بود؟
-راشل... راشل پین
•راسته تو مامان نداری؟ دختر دوتا پسری؟
^بس کن جک
•فقط دارم سوال میپرسم
-اره
راشل گفت و به کتابش نگا کرد
•میدونی سر جای کی نشستی؟ فردا اگه بیاد پدرتو در میاره
۴.۲k
۰۷ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.