رمان حامیم
رمان حامیم
پارت۴۴
یک ساعت بعد...
جانا: اومدن
باران: من باز میکنم بشین
(اومدن بالا)
حامیم: سلام قلب داداش
جانا: سلام
حامیم: مامان کجاست؟
جانا: بالا پشت بوم
حامیم: باران خوبی؟!
باران: آره قشنگمخوبم تو خوبی؟
حامیم: فرید کجاس؟
جانا: حرف میزنیم بیاید بشینید
علیرضا: عسل یکمآب میاری؟
عسل: الان میارم
کیوان: خب بگید ببینیم فرید کجاس؟
جانا: ببینید اول بشینید یکم خستگی در کنید
ادامه دارد...
پارت۴۴
یک ساعت بعد...
جانا: اومدن
باران: من باز میکنم بشین
(اومدن بالا)
حامیم: سلام قلب داداش
جانا: سلام
حامیم: مامان کجاست؟
جانا: بالا پشت بوم
حامیم: باران خوبی؟!
باران: آره قشنگمخوبم تو خوبی؟
حامیم: فرید کجاس؟
جانا: حرف میزنیم بیاید بشینید
علیرضا: عسل یکمآب میاری؟
عسل: الان میارم
کیوان: خب بگید ببینیم فرید کجاس؟
جانا: ببینید اول بشینید یکم خستگی در کنید
ادامه دارد...
۴.۶k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.