رمان جین
رمان جین
جین :دکتر حالش خوبه ؟
دکتر:عمل موفق آمیز بود میتونید هم ببینیدشون
جین :ممنون
تهیونگ:بدو برو عشقت منتظرنه
جین:درد
جیهوپ:نمیبینی تو چه حالیه آخه الان وقت شوخی یه ؟
تهیونگ :ببخشید
رفتم تو ٱتاق که دیدم مثل فرشته ها روی تخت ٱفتاده
جین :ات نمیخوای بیدار بشی ؟ خسته نشدی انقدر ازم دور بودی ؟بلند شو میخوام انقدر بغلت کنم که فوشم بدی منم بهت غر بزنم بلند شو از اون غذاهای خوشمزت برام درست کن (چرا من دارم میمیرم از خنده؟😂😂)
ات:الکس
جین:الکسو درد من جینم
ات:جین
جین :جانم
ات:من کجام ؟
جین:بیمارستانی صبر کن بگم دکتر بیاد ....دکتر
دکتر:بله
جین:ات بهوش اومده
دکتر:بله اومدم.......اینطور که من میبینم حالشون خوبه اما فعلاً باید اینجا بستری باشن تا اتفاقی نیوفته
جین:ممنون
دکتر : خواهش میکنم
ات:جین
جین:بله عزیزم
ات:من خانواده ی الکس رو کشتم(گریه )
جین:چی داری میگی؟
ات:یادته بهت گفتم یه بار تصادف کردم
جین:آره
ات:من اون شب به خانواده ی الکس زدم الکس منو میکشه
جین :نه الکس کاری با تو نداره نمیزارم دستت بهش بخوره
ات:میشه لطفاً بهش زنگ بزنی
جین:چی داری میگی ؟نمیبینی چه بالایی سرت آورده
ات:دستیارش جاسوسه معلوم نیست از طرف کیه
جین:براچی میخوای کمکش کنی وقتی اینکارو باهات کرد؟
ات:بخاطر اینکه من خانوادشو کشتم (بلندوگریه)
جین:تو کسی رو نکشتی(با داد)
جونگ کوک :جین چت شد ؟
جیمین:عه بهوش اومدی؟
جین:میشه برین بیرون
شوگا:بچه ها بیاین بریم تنها باشن
جین:بابای من خانواده الکس رو کشته
ات:بابات ؟
جین:ماجراش طولانی یه فعلا استراحت کن بعد برات تعریف میکنم میرم ببینم میتونم الکس رو پیدا کنم یا نه
ات:ببخشید
جین :براچی ؟
ات:من نمیخواستم باهات باشم الکس بهت مشکوک بود میخواستم از این راه بهت نزدیک بشم
جین :یعنی دیگه دوسم نداری؟
ات:دوست نداشتم اما الان تموم زندگیمی
از رو تخت بلند شد و لباش و گذاشت رو لبام چشمامو بستمو از این حس لذت بردم
جین :بسه دیگه تا کاری دستت ندادم برم ببینم میشه الکس رو پیدا کرد یا نه
ات:باشه برو
جین :دکتر حالش خوبه ؟
دکتر:عمل موفق آمیز بود میتونید هم ببینیدشون
جین :ممنون
تهیونگ:بدو برو عشقت منتظرنه
جین:درد
جیهوپ:نمیبینی تو چه حالیه آخه الان وقت شوخی یه ؟
تهیونگ :ببخشید
رفتم تو ٱتاق که دیدم مثل فرشته ها روی تخت ٱفتاده
جین :ات نمیخوای بیدار بشی ؟ خسته نشدی انقدر ازم دور بودی ؟بلند شو میخوام انقدر بغلت کنم که فوشم بدی منم بهت غر بزنم بلند شو از اون غذاهای خوشمزت برام درست کن (چرا من دارم میمیرم از خنده؟😂😂)
ات:الکس
جین:الکسو درد من جینم
ات:جین
جین :جانم
ات:من کجام ؟
جین:بیمارستانی صبر کن بگم دکتر بیاد ....دکتر
دکتر:بله
جین:ات بهوش اومده
دکتر:بله اومدم.......اینطور که من میبینم حالشون خوبه اما فعلاً باید اینجا بستری باشن تا اتفاقی نیوفته
جین:ممنون
دکتر : خواهش میکنم
ات:جین
جین:بله عزیزم
ات:من خانواده ی الکس رو کشتم(گریه )
جین:چی داری میگی؟
ات:یادته بهت گفتم یه بار تصادف کردم
جین:آره
ات:من اون شب به خانواده ی الکس زدم الکس منو میکشه
جین :نه الکس کاری با تو نداره نمیزارم دستت بهش بخوره
ات:میشه لطفاً بهش زنگ بزنی
جین:چی داری میگی ؟نمیبینی چه بالایی سرت آورده
ات:دستیارش جاسوسه معلوم نیست از طرف کیه
جین:براچی میخوای کمکش کنی وقتی اینکارو باهات کرد؟
ات:بخاطر اینکه من خانوادشو کشتم (بلندوگریه)
جین:تو کسی رو نکشتی(با داد)
جونگ کوک :جین چت شد ؟
جیمین:عه بهوش اومدی؟
جین:میشه برین بیرون
شوگا:بچه ها بیاین بریم تنها باشن
جین:بابای من خانواده الکس رو کشته
ات:بابات ؟
جین:ماجراش طولانی یه فعلا استراحت کن بعد برات تعریف میکنم میرم ببینم میتونم الکس رو پیدا کنم یا نه
ات:ببخشید
جین :براچی ؟
ات:من نمیخواستم باهات باشم الکس بهت مشکوک بود میخواستم از این راه بهت نزدیک بشم
جین :یعنی دیگه دوسم نداری؟
ات:دوست نداشتم اما الان تموم زندگیمی
از رو تخت بلند شد و لباش و گذاشت رو لبام چشمامو بستمو از این حس لذت بردم
جین :بسه دیگه تا کاری دستت ندادم برم ببینم میشه الکس رو پیدا کرد یا نه
ات:باشه برو
۱۱.۶k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.