*صبح زود بیدار شدم
*صبح زود بیدار شدم
رفتم برای ات خرید
لباس زیرای کیوت براش زیاد گرفتم
و لباس خوابو اینا
بقیه چیزا رو سفارش دادم
"پاشدم
دیدم ددی نیست
ترسیدم
خونه رو گشدم
نبود
نشستم گوشه اتاق گریه کردم
*خوراکی نوشیدنیم زیاد گرفتم
رفتم خونه
صدای گریشو شنیدم
شری همه رو گذاشتم رفتم بغلش کردم
ات
اتتت چیشدههه
" سری پریدم بغلش
کجا بوددددی
*رفته بودم خرید
چیشده
"خیلی ترسیدم
*بغلس کردم
نترس بیبی گرل
مثل کوالا بهم چسبیده بود
بزا برم برات شیر بیارم
" نوموخوام
*هوووف
همینحوری رفتم
چسبیده بود بهم
دادم بهش شیر توت
"عین بچه ها شیر توت میخوردم تو بغلش
*نشستم
نشست رو پام
عین بچه
و با چشای خیسش تو دستاش شیر توت بودو چشام درشت بود
خیلی خوردنی شده بود
"بازم هس
*هست ولی مال الان نیست
" عههه
*ار
"اذیت نکن دیگ
*نمیکنم
اونا مال بعده
" اصن نوموخوام
دست به سینه اخم
*خنده
زنگ درو زدن
*عا اومد
"چی کی
*سفارشا
تو بشین
رفتم پستونکو شیشه شیرو پوشکو وسایلا رو برداشتم رفتم
رفتم برای ات خرید
لباس زیرای کیوت براش زیاد گرفتم
و لباس خوابو اینا
بقیه چیزا رو سفارش دادم
"پاشدم
دیدم ددی نیست
ترسیدم
خونه رو گشدم
نبود
نشستم گوشه اتاق گریه کردم
*خوراکی نوشیدنیم زیاد گرفتم
رفتم خونه
صدای گریشو شنیدم
شری همه رو گذاشتم رفتم بغلش کردم
ات
اتتت چیشدههه
" سری پریدم بغلش
کجا بوددددی
*رفته بودم خرید
چیشده
"خیلی ترسیدم
*بغلس کردم
نترس بیبی گرل
مثل کوالا بهم چسبیده بود
بزا برم برات شیر بیارم
" نوموخوام
*هوووف
همینحوری رفتم
چسبیده بود بهم
دادم بهش شیر توت
"عین بچه ها شیر توت میخوردم تو بغلش
*نشستم
نشست رو پام
عین بچه
و با چشای خیسش تو دستاش شیر توت بودو چشام درشت بود
خیلی خوردنی شده بود
"بازم هس
*هست ولی مال الان نیست
" عههه
*ار
"اذیت نکن دیگ
*نمیکنم
اونا مال بعده
" اصن نوموخوام
دست به سینه اخم
*خنده
زنگ درو زدن
*عا اومد
"چی کی
*سفارشا
تو بشین
رفتم پستونکو شیشه شیرو پوشکو وسایلا رو برداشتم رفتم
۱۰.۱k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.