هوس خان👑
#هوس_خان👑
#پارت166
شنیدن این جمله کوتاه از این دختر برای من مثل جون گرفتن بود مثل دوباره و دوباره قدم گذاشتن توی این عشق ممنوعه
نفسم حبس شد نگاهم روی صورتش موند
چشماش چشماش انگار تمام دنیامو پر کرد
با تلخی زمزمه کردم
من و تو نباید یه جاباشیم
میدونم همه اینا تقصیر منه که تو رو وارد این بازی کردم اما دیگه نمیتونیم بخاطر تو نمیتونیم
چشماش خیلی زود اشکی شد و گفت
_ بازی ؟
یعنی تو با من بازی می کردی؟
دقیقا همون چیزی که مادرم همیشه میگه ...
عصبی گفتم
معلوم هست چی داری میگی؟
بازی کردن با تو؟
تو برای من خود عشق بودی اما به خاطر اینکه تو زندگیت عادی باشه به خاطر اینکه تو اذیت نشی ازت دور شدم و فاصله گرفتم
فکر نکن نزدیک شدن به تو یعنی بازی کردن
تو برای من با همه فرق داشتی و فرق داری خواهش می کنم و حرف کسی گوش نکن
نمیخوام وقتی بزرگ شدی با خودت بگی فراز از من استفاده کرد
این طور نبود من فقط باهات آروم میشدم تو منو باور داری مگه نه؟
جوابمو با قطره اشکی از گوشه چشمش افتاد داد
نگاهی دوباره به اطراف کردم و دست دراز کردم صورتش آهسته نوازش کردم و گفتم
نکن این کارو گریه نکن گریه کنی من به هم میریزم
تو بهم قول دادی منو فراموش نکنی اما زندگی کن تو تا همیشه عروسک من هستی و میمونی
فقط نمیخوام من باعث خراب شدن زندگیت یا ازار دیدنت باشم تا بگی خواهر تو دوست نداری حتی نمی خوام خواهرت و آزار بدم چون تو عاشق خواهرت هستی...
🌹🍁
@romankhanzadehh
😻☝️
🍁🍁🍁🍁
#پارت166
شنیدن این جمله کوتاه از این دختر برای من مثل جون گرفتن بود مثل دوباره و دوباره قدم گذاشتن توی این عشق ممنوعه
نفسم حبس شد نگاهم روی صورتش موند
چشماش چشماش انگار تمام دنیامو پر کرد
با تلخی زمزمه کردم
من و تو نباید یه جاباشیم
میدونم همه اینا تقصیر منه که تو رو وارد این بازی کردم اما دیگه نمیتونیم بخاطر تو نمیتونیم
چشماش خیلی زود اشکی شد و گفت
_ بازی ؟
یعنی تو با من بازی می کردی؟
دقیقا همون چیزی که مادرم همیشه میگه ...
عصبی گفتم
معلوم هست چی داری میگی؟
بازی کردن با تو؟
تو برای من خود عشق بودی اما به خاطر اینکه تو زندگیت عادی باشه به خاطر اینکه تو اذیت نشی ازت دور شدم و فاصله گرفتم
فکر نکن نزدیک شدن به تو یعنی بازی کردن
تو برای من با همه فرق داشتی و فرق داری خواهش می کنم و حرف کسی گوش نکن
نمیخوام وقتی بزرگ شدی با خودت بگی فراز از من استفاده کرد
این طور نبود من فقط باهات آروم میشدم تو منو باور داری مگه نه؟
جوابمو با قطره اشکی از گوشه چشمش افتاد داد
نگاهی دوباره به اطراف کردم و دست دراز کردم صورتش آهسته نوازش کردم و گفتم
نکن این کارو گریه نکن گریه کنی من به هم میریزم
تو بهم قول دادی منو فراموش نکنی اما زندگی کن تو تا همیشه عروسک من هستی و میمونی
فقط نمیخوام من باعث خراب شدن زندگیت یا ازار دیدنت باشم تا بگی خواهر تو دوست نداری حتی نمی خوام خواهرت و آزار بدم چون تو عاشق خواهرت هستی...
🌹🍁
@romankhanzadehh
😻☝️
🍁🍁🍁🍁
۱۲.۷k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.