اگر به سمت درختی بروید و با آن صحبت کنید،مردم فکر می کنند

اگر به سمت درختی بروید و با آن صحبت کنید،مردم فکر می کنند که دیوانه شده اید...

اما اگر به کلیسا بروید و با یک صلیب
صحبت کنید هـرگز چنین فکری
نمی کنند!
تو با یک تکه سنگ در معبد سخن
می گویی!همه فـکر می کنند یک فرد عاقل و مذهبی هستی...
چرا که این صورت رسمی و شکل پذیرفته شده است.

اگر با یک شاخه گل که از یک تصویر سنگی زنده تر و الهی تر است!
اگر با یک درخت،که عمیق تر از هر صلیبی است و در کائنات ریشه دارد
صحبت کنی مردم فکر می کنند
دیوانه ای.

ولـی درخت زنده است...
با ریشه های عمیـق در زمین
شاخه هایش به آسمان پهلو می زند و
متصل به کـل است، با پرتو های خــورشیـد و ستـارگان مرتبط است..

با درختان سخن بگو!
این رابطه ای ملکوتی خـواهد بود...

خـود بودن،خـود جـوشی،دیوانگی تلقی می شود و رسمیت به معنی قداست است..!

در حالی که برعکس این موضوع درست است،
به معبدی میروی و دعـای حفظ شده ای را تکرار می کنی،این حـماقت است!!


| اُشو |