زیباترینعشق

#زیباترین_عشق
#پارت_48
دیانا _این کیه ارسلاااان
ارسلان _دیانا جان ایشون دخترخالمه
دختره_Vay canına Arslan, evlisin.
وای ارسلان تو ازدواج کردی
ارسلان _Gördüm
اره
Diana Joan, nişanlım.
دیانا جون نامزدمه
دختره_Çok mutluyum.
وای چقد خوشحال شدممم
دیانا _منم حیرون نگاشون میکردم که دختره اومد و بغل کرد از قیافش معلوم بود که خوشحاله
منم بغلش کردم و به ایرانی سلام و احوال پرسی کردم ارسلان به ترکی ترجمش کرد
دختره رفت ما هم رفتیم پیش همون پرده ها
ارسلان _خیلی خوش گذشت امشب خمیازه ای کشیدم و دراز کشیدم پیش دیانا گوشی رو روشن کردم و رفتم اینستا پست و استوری های همه رو چک کردم اومدم بیرون که یکی با شماره ناشناس پیم داد
به دیانا گفتم دیانا دیانا یکی پیم داده ناشناس
دیانا _خوب برو داخلش ببین چی نوشته رفتم داخلش دیدم نوشته سلام عشق زندگیم خوبی چرا امشب نیومدی
ارسلان هم داشت میخوند😂
ارسلان _ دهنم بسته شد بسم الله این کیه دیه 😳
دیانا _ارسلاااان😡این کیه
ارسلان _به خدای احد و واحد نمیدونم
این کیه دیانا
دیانا _😂😂😂😂😂
بابا نترس من بودممم😅😂م
ارسلان _😂😂😂😂😂دیانا میدونم چیکارت کنم
دیانا_تروخدا نه ارسلان
ارسلان _ععه🤪کور خوندی اَدا در میاری منتظر عواقبش هم باش 😉😌😂😂😂😂
ارسلان _قلقلکش دادم ضعف کردو 😂😂😂😂😂😂
دیانا _😂😂😂😂😂😂بسه تروخدا ارسلان 😂😂😂😂😂😂😂
ارسلان _نچ 😎😅😂😂😂😂
دیانا _ارسلاننننن😂😂😂
ارسلان _خب بسه این فقط یه شوخی بود فردا شب‌ معلوم. میشه 😂🤪
دیانا _عه بی ادب 😂
بسه دیگه
خب حالا برو یه چی بگیر بیا
ارسلان _باشه عزیزم میای یا میخوابی
برم بیارم
دیانا _من اینجام برو بیار
ارسلان رفت یه چیز یخ و شیرین و خوشمزه بیاره منم دراز کشیدم اینقد خسته بودم چشمامو بستم و یکم غرق خواب شدم
یهو یکی تکونم داد و دستمو گرفت
منم فک کردم ارسلان بلند شدم و نشستم تو خوابو بیداری بودم ادا درمی‌آورد که یهو یکم به خودم اومدم دیدم یه پسر که ترکی حرف میزنه جلومه و میخنده
م تم ترسیدم کشیدم عقب جیغ زدم پسره تو حال خودش نبود جیغ میکشیدم که یهو ازون دور ارسلان رو دیدم که یهو چشاش به اینجا خورد و بدو بدو اومد خوراکی هارو زمین گذاشت منم بازشون کردم ارسلان اون بدبختو میکوبوند منم خوراکی میخوردم میخندیدم بعد اون رفت ارسلان اومد کنارم و کلی خندیدیم بعد کلی مسخره بازی خوابمون برد
دیدگاه ها (۰)

#زیباترین_عشق#پارت_49دیانا _چشامو آروم باز کردم نور آفتاب خو...

#زیبا ترین عشق #پارت ۵۰

#زیباترین_عشق#پارت_47ارسلان _دیانا عزیزم بیا اینجادیانا _بله...

#زیباترین_عشق#پارت_ 46ارسلان _دیانا خوابش بردمنم خوابیدمساعت...

رمان بغلی من پارت ۳۴ارسلان: کلی ازم تشکر کرد دیانا: از خوشحا...

رمان بغلی من پارت ۴۸یاشار: کت شلوار خوشگلمو( عکسشو میزارم)...

ادامه پارت: ⑥⑥ویو میونگ من همه چیزو دیدم مثل یک روح تمام صحن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط