Pat53
Part53
(ویو ات )
لبامو نزدیک لباش کردم که یکی گفت دوباره دارین از این کارا میکنین نگاه کردم دیدم اون شخص مامانم بود
ات :مامان ا..اینجا چ..چیکار میکنی
م.ا :اومده بودم با خانم خدافظی کنم که دیدم مشغول این کاراست این چه کاریه
ات: مامانیی دوست پسرم اصلا دوست دارم بوسش کنم (که تهیونگ بوسید )
مامان ات دمپایی شو گرفته دستش
م.ا :پس دوست داری اره
ات: الان که فکر میکنم بهش زیادم دوستش ندارم
م.ا :میوفته دنبالش اتم فرار میکنه
ات :جیغغغغغغغ کمکککککککک باباااااا تهیونگگگگگگگ عععععععععع کمککککک
م.ا :فاتحت خوندست اگه گیرت بیارم
ات :جییییغغغغغغغغغ ( که یهو میپره بغل تهیونگ )
ات: ته ته نذارررررر منووو بکشههههه
تهیونگ:( داره جر میخوره از خنده )
م.ا: اها گیرت آوردم
ات: ته ته (مظلوم)
تهیونگ: خاله جونم بخاطر من ببخشش
م.ا :هعی فقط به خاطر تو پسرم
(ویو ات )
لبامو نزدیک لباش کردم که یکی گفت دوباره دارین از این کارا میکنین نگاه کردم دیدم اون شخص مامانم بود
ات :مامان ا..اینجا چ..چیکار میکنی
م.ا :اومده بودم با خانم خدافظی کنم که دیدم مشغول این کاراست این چه کاریه
ات: مامانیی دوست پسرم اصلا دوست دارم بوسش کنم (که تهیونگ بوسید )
مامان ات دمپایی شو گرفته دستش
م.ا :پس دوست داری اره
ات: الان که فکر میکنم بهش زیادم دوستش ندارم
م.ا :میوفته دنبالش اتم فرار میکنه
ات :جیغغغغغغغ کمکککککککک باباااااا تهیونگگگگگگگ عععععععععع کمککککک
م.ا :فاتحت خوندست اگه گیرت بیارم
ات :جییییغغغغغغغغغ ( که یهو میپره بغل تهیونگ )
ات: ته ته نذارررررر منووو بکشههههه
تهیونگ:( داره جر میخوره از خنده )
م.ا: اها گیرت آوردم
ات: ته ته (مظلوم)
تهیونگ: خاله جونم بخاطر من ببخشش
م.ا :هعی فقط به خاطر تو پسرم
۱۴.۱k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.