love inother style پارت72
#love_inother_style #پارت72
جینیونگ
دوسال داره میگذره از رفتن یهویت که کسی خبر نداره کجا رفتی وتنها مسکن من عکس دونفرمونه که دارم
*جینیونگ وقته شه بریم سر کلاسا
من:باشه الان میام
از رویی زمین بلند شدم لباسامو مرتب کردم امروز کلاس آخرم قبل از بازی تو سریال جدیدم بود وارد کلاس شدم
*سلام استاد
من:سلام بفرمائید این قیافه ها چیه به خودتون گرفتین؟!
پسره:راست میگن میخوان فیلم جدید بازی کنین میرین
من:بله همینطوره که میگین
دختره:استاد دیگه چرا آخه وایی بچه ها یعنی استاد وانگهی میاد بدبخت شدیم تموم شدش
دستمو کردم تو جیبم خندیدم
من:والبته یه خبر خوب دارم براتون
*آخ استاد اگه پایی استاد وانگهی شکسته نمیتونه بیاد بالا عالی میشه
من:اولا توزیاد حرف نزن فکت درد میگیره بعدم به جایی من یع استاد تازه میاد
+یعنی کی میتونه باشه؟اره مثل استاد خوشتیپ وجذابع که درس هم جذاب بشع
من:نه بابا پس به خاطر من درس تون دوس دارین
که در زدن مانع این شدش ادامه بدم رفتم دم کلاس هم همه دانشجو ها شروع شدش
مدیر:جناب شن بیاید دفترم کارایی واگذاری کلاس رو انجام بدین تا موقع استاد جدید میان سر کلاس
من:الآن باشه پس واستین
کتمو برداشتم و به سمت دفتر رفتم اصولا خیلی به کسی توجه نمیکنم از کنار استاد جدید گذشتم
(از زبون سوم شخص)
ساکونو با آرامش وارد کلاس شدش
دانشجوپسر:شت دانشجو جدید چه اتفاقات میفته امروز هااا
ساکونو:هان نخیر بنده استاد جدیدتون هستم خوشبختم
همشون سکوت کردن طی این دوسال فهمیده بود چطوری زهره چشم بگیره از تمام دانشجوهاش
ساکونو:خوب همون طور فهمیدین استاد جدیدتون هستم اسمم یونگ ساکونو و 24سال سنمه
*ااا چقدر جونییی
ساکونو:ببند در دوازه رو مگس میره آره بابا پس چی فک کردی پیر پاتالم نخیرم درضمن من دوتا راهکار میزارم جلوتون من امتحانایی مستمر سخت بگیرم ترم آسون بگیرم یام برعکسش کنم ترم پدرتون در بیارم کدوم؟
همه زدن زیر خنده به نظرشون این استاد جدید هم عالی وهم سخت گیر بود
جینیونگ
دوسال داره میگذره از رفتن یهویت که کسی خبر نداره کجا رفتی وتنها مسکن من عکس دونفرمونه که دارم
*جینیونگ وقته شه بریم سر کلاسا
من:باشه الان میام
از رویی زمین بلند شدم لباسامو مرتب کردم امروز کلاس آخرم قبل از بازی تو سریال جدیدم بود وارد کلاس شدم
*سلام استاد
من:سلام بفرمائید این قیافه ها چیه به خودتون گرفتین؟!
پسره:راست میگن میخوان فیلم جدید بازی کنین میرین
من:بله همینطوره که میگین
دختره:استاد دیگه چرا آخه وایی بچه ها یعنی استاد وانگهی میاد بدبخت شدیم تموم شدش
دستمو کردم تو جیبم خندیدم
من:والبته یه خبر خوب دارم براتون
*آخ استاد اگه پایی استاد وانگهی شکسته نمیتونه بیاد بالا عالی میشه
من:اولا توزیاد حرف نزن فکت درد میگیره بعدم به جایی من یع استاد تازه میاد
+یعنی کی میتونه باشه؟اره مثل استاد خوشتیپ وجذابع که درس هم جذاب بشع
من:نه بابا پس به خاطر من درس تون دوس دارین
که در زدن مانع این شدش ادامه بدم رفتم دم کلاس هم همه دانشجو ها شروع شدش
مدیر:جناب شن بیاید دفترم کارایی واگذاری کلاس رو انجام بدین تا موقع استاد جدید میان سر کلاس
من:الآن باشه پس واستین
کتمو برداشتم و به سمت دفتر رفتم اصولا خیلی به کسی توجه نمیکنم از کنار استاد جدید گذشتم
(از زبون سوم شخص)
ساکونو با آرامش وارد کلاس شدش
دانشجوپسر:شت دانشجو جدید چه اتفاقات میفته امروز هااا
ساکونو:هان نخیر بنده استاد جدیدتون هستم خوشبختم
همشون سکوت کردن طی این دوسال فهمیده بود چطوری زهره چشم بگیره از تمام دانشجوهاش
ساکونو:خوب همون طور فهمیدین استاد جدیدتون هستم اسمم یونگ ساکونو و 24سال سنمه
*ااا چقدر جونییی
ساکونو:ببند در دوازه رو مگس میره آره بابا پس چی فک کردی پیر پاتالم نخیرم درضمن من دوتا راهکار میزارم جلوتون من امتحانایی مستمر سخت بگیرم ترم آسون بگیرم یام برعکسش کنم ترم پدرتون در بیارم کدوم؟
همه زدن زیر خنده به نظرشون این استاد جدید هم عالی وهم سخت گیر بود
۹.۸k
۲۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.