مـــــافـــــیــــای دبــــیـــرســـــتــــان
مـــــافـــــیــــای دبــــیـــرســـــتــــان
پــــارت③②
ات: شهربازی برای فردا شب اما اخر هفته باید لینا و سویون(خواهر جیهوپ) و من و تو دخترونه بریم خونه من.. فیلم ببینیم و خوراکی بخوریم
جین و کوک همزمان: نه
ات و هانا: کی از شما اجازه خواست؟(داد)
جین: خوب بابا اروم باشین
کوک: مثل اینکه شما از مجردی خیلی خوشتون میاد هااـ
جین: پس ما هم میریم خونه ی کوک با داداشش و جیهوپ ما مجردی میریم شما هم مجردی
کوک: چرا خونه ی من؟
جین: چون خونه ی تو راحت تره
کوک: واا چه ربطی داره
جین: خفه شو و غذاتو بخور
کوک: آیشششش
ات و هانا: هه😂😂
ویو ات یک روز بعد از شهر بازی
امشب به هانا زنگ میزنم و میگم بچه هارو جمع کنه و بریم خونه ی من
ات: سلام هانا
هانا: سلام عزیزم
ات: اماده ای؟
هانا: اره من دارم میرم خونه ی هوسوک اینا یه ساعت دیگه راه میافتیم
ات: اوکی منم میرم خرید
هانا: باشه بای
(
)
(
چطور بود؟
پــــارت③②
ات: شهربازی برای فردا شب اما اخر هفته باید لینا و سویون(خواهر جیهوپ) و من و تو دخترونه بریم خونه من.. فیلم ببینیم و خوراکی بخوریم
جین و کوک همزمان: نه
ات و هانا: کی از شما اجازه خواست؟(داد)
جین: خوب بابا اروم باشین
کوک: مثل اینکه شما از مجردی خیلی خوشتون میاد هااـ
جین: پس ما هم میریم خونه ی کوک با داداشش و جیهوپ ما مجردی میریم شما هم مجردی
کوک: چرا خونه ی من؟
جین: چون خونه ی تو راحت تره
کوک: واا چه ربطی داره
جین: خفه شو و غذاتو بخور
کوک: آیشششش
ات و هانا: هه😂😂
ویو ات یک روز بعد از شهر بازی
امشب به هانا زنگ میزنم و میگم بچه هارو جمع کنه و بریم خونه ی من
ات: سلام هانا
هانا: سلام عزیزم
ات: اماده ای؟
هانا: اره من دارم میرم خونه ی هوسوک اینا یه ساعت دیگه راه میافتیم
ات: اوکی منم میرم خرید
هانا: باشه بای
(
)
(
چطور بود؟
۱۳.۳k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.