ویو ات
ویو ات
ات: ارباب شمایید
کوک: بیدار شدی؟
ی قرص و ی لیوان اب گزاش جلوم
ات: این چیه
کوک: اگه درد داشته باشی خوبش میکنه مسکنه
ات: اها
قرصو خوردم
ات: شما غذا درس کردید؟
کوک: اره گشنته؟
#دوستان کوک هنوز سرده#
ات: اوم
کوک: برو بشین غذا رو بیارم
ات: ن خودم میارم
رفتم ظرفو از دستش بگیرم که ی جور نگام کرد
ات: .چیز.چییزه ...باشه هر جور راحتیت
رفتم نشستمو ارباب غذا رو اورد واقعا چرا غذا درس کرده
ات: ارباب
کوک: هوم
ات: چرا کسی نیس
کوک: تا ی هفته استراحتن
ات: پس من چی
کوک: تو مخصوصا میمونی
ات:هن؟
کوک:..ببین..
در زده شد
ات: میرم درو باز کنم
ب سمت در رفتمو بازش کردم
تهیونگ بود که ی دفعه نایون از پشتش ظاهر شد
ات: امم.. سلام تهیونگ
ته: سلام ات چطوری
نایون: یعنی منو نمیبینی چرا سلام ندادی
ات: او بله سلام
نایون با شونه میزنه ب اتو وارد میشه
نایون: اییش
ات: شما با هم اومدید
ته:: ها؟.. ن.. خب
________________
بتون گفتم ۵۰ تایی ولی تلقت نیوردم
چع اد مین خوبی☺
ات: ارباب شمایید
کوک: بیدار شدی؟
ی قرص و ی لیوان اب گزاش جلوم
ات: این چیه
کوک: اگه درد داشته باشی خوبش میکنه مسکنه
ات: اها
قرصو خوردم
ات: شما غذا درس کردید؟
کوک: اره گشنته؟
#دوستان کوک هنوز سرده#
ات: اوم
کوک: برو بشین غذا رو بیارم
ات: ن خودم میارم
رفتم ظرفو از دستش بگیرم که ی جور نگام کرد
ات: .چیز.چییزه ...باشه هر جور راحتیت
رفتم نشستمو ارباب غذا رو اورد واقعا چرا غذا درس کرده
ات: ارباب
کوک: هوم
ات: چرا کسی نیس
کوک: تا ی هفته استراحتن
ات: پس من چی
کوک: تو مخصوصا میمونی
ات:هن؟
کوک:..ببین..
در زده شد
ات: میرم درو باز کنم
ب سمت در رفتمو بازش کردم
تهیونگ بود که ی دفعه نایون از پشتش ظاهر شد
ات: امم.. سلام تهیونگ
ته: سلام ات چطوری
نایون: یعنی منو نمیبینی چرا سلام ندادی
ات: او بله سلام
نایون با شونه میزنه ب اتو وارد میشه
نایون: اییش
ات: شما با هم اومدید
ته:: ها؟.. ن.. خب
________________
بتون گفتم ۵۰ تایی ولی تلقت نیوردم
چع اد مین خوبی☺
۲۱.۰k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.