پارت 5 منه گناهکار
پارت 5 منه گناهکار
ا/ت : داد نزن گوشم کر شد
دنی : چجوری؟
ا/ت : نمیدونم واقعا نمیفهمم
دنی : الان میام اونجا کجایی؟
ا/ت : سر کارم
دنی : اومدم
قط کردم برایان نگا میکرد بهش پوکر نگاه کردم
ا/ت : مرخصی دیگه میخوای برو
برایان : آههه خدا خیرت بده پاهام شکست
بهش خندیدم رفت ، منتظر بودم تا دنی بیاد بعد از یه ربع اومد و نشست رو صندلی روبروم
دنی : ا/ت چیشده درست توضیح بده
ا/ت : همون شبی که رفتی تا بفهمی اونجا اتفاقی میوفته یا نه همون شب 3 نفر کشته شدن و تو نفهمیدی
دنی : این امکان نداره من اونجا بودم
ا/ت : اما شده اونجا چند نفر کشته شدن و تو خبر دار نشدی
دنی : شاید فهمیدن که من اونجا بودم بعد از رفتنم این کارو کردن؟
ا/ت : نمیدونم دیگه هیچی نمیدونم
دنی : باشه آروم باش بلاخره پیداش میکنیم
رفتم سمت پنجره و به بیرون خیره شدم
دنی : شاید اونا تورو تعقیب میکنن یا شونود گزاشتن
ا/ت : ممکنه
باید یه کاری بکنم اما چیکار داشتم به اینا فکر میکردم که در زده شد هر دومون برگشتیم سمت درو بعد هم بهم نگاه کردیم
دنی : قرار بود کسی بیاد؟
ا/ت : نه
رفتم سمت درو بازش کردم پست چی بود
پستچی : این بسته برای شما اومده
بسته رو ازش گرفتم
ا/ت : ممنونم
بعدم رفت به آرم بسته نگاه کردم مال فرانسه بود به دنی نگاه کردم که خیره شده بود
ا/ت : مال فرانسس
دنی : چی داری میگی
جِلد روشو کندم یه جعبه کوچولو بود بازش کردم یه نامه بود و یه جا کیلیدی، به جا کیلیدی یه خونه ی ویلایی که سرش الماس بود برق میزد قطعا الماس بود جا کیلیدی رو گزاشتم رو میز و نامه رو باز کردم
متن داخل نامه :
خیلی کنجکاوی منو ببینی این میتونه برات یه فرصت باشه
* پایان متن نامه *
یعنی چی معنیش چیه دنی اومد جلوم وایساد
دنی : چی نوشته؟
نامه رو جلوش گرفتم از دستم گرفت خوند
ا/ت : این یعنی اینکه اون توی فرانسس
دنی : آره
بهم نگاه کردیم و خندیدیم
* فلش بک به فردا غروب *
دیروز رفتیم بلیط گرفتیم برای فرانسه دنی هم گفت میاد بهتر بود بیاد به هر حال کاراگاهه بهتره که بیاد شاید چیزی دستگیرم شد ، سوار هواپیما شدیم و راه افتادیم
........
خوابم برده بود با صدای یکی بیدار شدم
دنی : ا/ت پاشو
ا/ت : ....
دنی : ا/تتتت
پاشدم
ا/ت : چیشده پیداش کردیم؟
بهم خندید
دنی : نه پیداش نکردیم رسیدیم باید پیاده شیم
ا/ت : آها باشه
پاشدیم و رفتیم بیرون از هواپیما
امیدوارم خوشتون بیاد 🤍☁
خوشحال میشم لایک کنید و کامنت بزارید 🫂☁
درخواستی دارید بگید (◍•ᴗ•◍)🤍☁
ا/ت : داد نزن گوشم کر شد
دنی : چجوری؟
ا/ت : نمیدونم واقعا نمیفهمم
دنی : الان میام اونجا کجایی؟
ا/ت : سر کارم
دنی : اومدم
قط کردم برایان نگا میکرد بهش پوکر نگاه کردم
ا/ت : مرخصی دیگه میخوای برو
برایان : آههه خدا خیرت بده پاهام شکست
بهش خندیدم رفت ، منتظر بودم تا دنی بیاد بعد از یه ربع اومد و نشست رو صندلی روبروم
دنی : ا/ت چیشده درست توضیح بده
ا/ت : همون شبی که رفتی تا بفهمی اونجا اتفاقی میوفته یا نه همون شب 3 نفر کشته شدن و تو نفهمیدی
دنی : این امکان نداره من اونجا بودم
ا/ت : اما شده اونجا چند نفر کشته شدن و تو خبر دار نشدی
دنی : شاید فهمیدن که من اونجا بودم بعد از رفتنم این کارو کردن؟
ا/ت : نمیدونم دیگه هیچی نمیدونم
دنی : باشه آروم باش بلاخره پیداش میکنیم
رفتم سمت پنجره و به بیرون خیره شدم
دنی : شاید اونا تورو تعقیب میکنن یا شونود گزاشتن
ا/ت : ممکنه
باید یه کاری بکنم اما چیکار داشتم به اینا فکر میکردم که در زده شد هر دومون برگشتیم سمت درو بعد هم بهم نگاه کردیم
دنی : قرار بود کسی بیاد؟
ا/ت : نه
رفتم سمت درو بازش کردم پست چی بود
پستچی : این بسته برای شما اومده
بسته رو ازش گرفتم
ا/ت : ممنونم
بعدم رفت به آرم بسته نگاه کردم مال فرانسه بود به دنی نگاه کردم که خیره شده بود
ا/ت : مال فرانسس
دنی : چی داری میگی
جِلد روشو کندم یه جعبه کوچولو بود بازش کردم یه نامه بود و یه جا کیلیدی، به جا کیلیدی یه خونه ی ویلایی که سرش الماس بود برق میزد قطعا الماس بود جا کیلیدی رو گزاشتم رو میز و نامه رو باز کردم
متن داخل نامه :
خیلی کنجکاوی منو ببینی این میتونه برات یه فرصت باشه
* پایان متن نامه *
یعنی چی معنیش چیه دنی اومد جلوم وایساد
دنی : چی نوشته؟
نامه رو جلوش گرفتم از دستم گرفت خوند
ا/ت : این یعنی اینکه اون توی فرانسس
دنی : آره
بهم نگاه کردیم و خندیدیم
* فلش بک به فردا غروب *
دیروز رفتیم بلیط گرفتیم برای فرانسه دنی هم گفت میاد بهتر بود بیاد به هر حال کاراگاهه بهتره که بیاد شاید چیزی دستگیرم شد ، سوار هواپیما شدیم و راه افتادیم
........
خوابم برده بود با صدای یکی بیدار شدم
دنی : ا/ت پاشو
ا/ت : ....
دنی : ا/تتتت
پاشدم
ا/ت : چیشده پیداش کردیم؟
بهم خندید
دنی : نه پیداش نکردیم رسیدیم باید پیاده شیم
ا/ت : آها باشه
پاشدیم و رفتیم بیرون از هواپیما
امیدوارم خوشتون بیاد 🤍☁
خوشحال میشم لایک کنید و کامنت بزارید 🫂☁
درخواستی دارید بگید (◍•ᴗ•◍)🤍☁
۶۹.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.