pt 39
pt 39
سرنوشت★
@حالت خوبه ؟
_ارهه
@مطمئن؟
_اوهوم بریم دیگه هوا سرده
ویو کوک☆
داشتم خونه رو تمیز میکردم خیلی بی روح شده بود اما هم چنان بی روحه زمینو دیدم یه چیزی اون گوشه افتاده یه جعبه کادوی کوچیک یکم دقت کردم فهمیدم همون کادوییه که یونا برای روز تولدم خرید ولی اون اتفاقا افتاد و تو سرکارم جا مونده بود تازه آوردمش خونه ولی نمیدونستم کجا گذاشتمش یه لبخند کوچیک روی لبم اومد بازش کردم دیدم یه جاکلیدی که روش اسم خودم حک شده دیدم یه نامه داره بازش کردم
نامه=جونگکوکی تولد مبارک! امیدوارم ازش خوشت بیاد مرسی که کنارم موندیی
خودمو انداختم رو مبل اشکام با خنده قاطی شده بود نمیدونستم چطوری میتونم اون
دخترو دوباره مال خودم کنم و اعتمادشو به دست بیارم من واقعا عاشقشم خیلی خیلی
ولی قلبشو بدجوری شکوندم دیگه نمیتونم اگه بهش نرسم.. نه نه
شیشه مشروب رو میزو دیدم درشو باز کردم و تا ته سر کشیدم و به جاکلیدی تو دستم با بغض نگاه میکردم اونو وصل کردم به سوئیچ ماشینم خیلی خوشگل شده بود..
ادامه دارد..
سرنوشت★
@حالت خوبه ؟
_ارهه
@مطمئن؟
_اوهوم بریم دیگه هوا سرده
ویو کوک☆
داشتم خونه رو تمیز میکردم خیلی بی روح شده بود اما هم چنان بی روحه زمینو دیدم یه چیزی اون گوشه افتاده یه جعبه کادوی کوچیک یکم دقت کردم فهمیدم همون کادوییه که یونا برای روز تولدم خرید ولی اون اتفاقا افتاد و تو سرکارم جا مونده بود تازه آوردمش خونه ولی نمیدونستم کجا گذاشتمش یه لبخند کوچیک روی لبم اومد بازش کردم دیدم یه جاکلیدی که روش اسم خودم حک شده دیدم یه نامه داره بازش کردم
نامه=جونگکوکی تولد مبارک! امیدوارم ازش خوشت بیاد مرسی که کنارم موندیی
خودمو انداختم رو مبل اشکام با خنده قاطی شده بود نمیدونستم چطوری میتونم اون
دخترو دوباره مال خودم کنم و اعتمادشو به دست بیارم من واقعا عاشقشم خیلی خیلی
ولی قلبشو بدجوری شکوندم دیگه نمیتونم اگه بهش نرسم.. نه نه
شیشه مشروب رو میزو دیدم درشو باز کردم و تا ته سر کشیدم و به جاکلیدی تو دستم با بغض نگاه میکردم اونو وصل کردم به سوئیچ ماشینم خیلی خوشگل شده بود..
ادامه دارد..
۹.۷k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.