وقتی به زور ازدواج میکنین ولی تو دوستش داری
وقتی به زور ازدواج میکنین ولی تو دوستش داری.....
P⁴
اما شما دوتا نمیدونستید که جیسونگ و هیون دارن راز های شما رو باهم به اشتراک میزارن.
{فردا صبح}
از مادرت پیامی گرفتی که بهت گفته بود بدون اینکه به مینهو بگی بیا خونه، مشکوک شدی اونا لینو رو بیشتر از تو دوست داشتن مطمئنا یه دلیلی داشت.
اما نمیتونستی رو حرف مادرت حرف بزنی، پس حموم رفتی، موهاتو خشک کردی، لباس پوشیدی و یه میکاپ لایت انجام دادی.
لینو خواب بود.
درسته اتاق مشترک داشتید اما لینو توی پذیرایی رو کاناپه میخوابید و امروزم روز تعطیلش بود پس بیدار نشده بود.
کیف و گوشی و کلید خونه و سوویچ ماشینت رو برداشتی و آروم جوری که لینو بیدار نشه از خونه زدی بیرون.
تقریبا بعد یک ساعت رسیدی بادیگارد ها در رو برات باز کردن و رفتی داخل خونه.
(پدر ات: = مادر ا.ت: ×)
در رو باز کردی و وارد خونه شدی.
+سلا.....
سمت راست صورت سوخت.
در لحظه اتفاق افتاد، اصلا نفهمیدی چیشد. قطره اشکی از چشم سمت چپت پایین افتاد.
=درخواست طلاق؟
یادت افتاد چیشده، یک ماه قبل بخاطر دعوات با لینو درخواست طلاق داده بودی و یهت گفته بودن یک ماه دیگه به خونه پدر و مادرت ارسال میشه، اما اصلا یادت نبود کنسلش کنی.
=درخواست طلاق؟ نمیفهمی رابطه ما با شرکت لی چقدر برامون سود آوره؟(عربده)
×عزیزم آروم پسرم خوابه الان بیدار میشه
=تو....تو چرا یکم به فکر خانواده ات نیستی؟ چرا اینقدر خود خواهی؟(داد)
+سود شرکت اینقدر براتون مهمه؟(داد)
=×چی؟
+اینقدر سود شرکت برات مهمه که بخاطر پول دخترت رو فروختی؟
&مامان اینهمه سر صدا برای چی.....
هیون متوجه قرمزی روی گونهات شد، دوید سمتت اما مادرت جلوی رو گرفت و نزاشت نزدیکت بشه!
=حالا صدات رو برای پدرت بلند میکنی؟ دخترهی[بد بیراه هاش رو نمینویسم]
×چرا اینقدر دختر سرکشی شدی؟ میخوای طلاق بگیری؟ چرا مگه شوهرت چشه؟
+یعنی نمیتونم برای خودم تصمیم بگیرم؟
=کاشکی دختری مثل تو نداشتم
+چی؟
&بابا چی میگی؟
=کاشکی بدنیا نمیومدی! چرا نمیمیری؟ به چه حقی زندگی میکنی؟
از در بیرون رفتی، مثل ابر بهار میباریدی، همینطور اشک میریختی سوار ماشینت شدی و به سمت خونه حرکت کردی.
رفتی داخل خونه، لینو بیدار شده بود.
تا صدای باز شدن در رو شنید،
-معلوم هست کدوم گوری رفته....
چشمای خیست رو دید، با حرفای لینو گریهات شدید تر شد.
رفتی داخل اتاقتون و در رو محکم بستی.
پیش خودت فکر کردی....
P⁴
اما شما دوتا نمیدونستید که جیسونگ و هیون دارن راز های شما رو باهم به اشتراک میزارن.
{فردا صبح}
از مادرت پیامی گرفتی که بهت گفته بود بدون اینکه به مینهو بگی بیا خونه، مشکوک شدی اونا لینو رو بیشتر از تو دوست داشتن مطمئنا یه دلیلی داشت.
اما نمیتونستی رو حرف مادرت حرف بزنی، پس حموم رفتی، موهاتو خشک کردی، لباس پوشیدی و یه میکاپ لایت انجام دادی.
لینو خواب بود.
درسته اتاق مشترک داشتید اما لینو توی پذیرایی رو کاناپه میخوابید و امروزم روز تعطیلش بود پس بیدار نشده بود.
کیف و گوشی و کلید خونه و سوویچ ماشینت رو برداشتی و آروم جوری که لینو بیدار نشه از خونه زدی بیرون.
تقریبا بعد یک ساعت رسیدی بادیگارد ها در رو برات باز کردن و رفتی داخل خونه.
(پدر ات: = مادر ا.ت: ×)
در رو باز کردی و وارد خونه شدی.
+سلا.....
سمت راست صورت سوخت.
در لحظه اتفاق افتاد، اصلا نفهمیدی چیشد. قطره اشکی از چشم سمت چپت پایین افتاد.
=درخواست طلاق؟
یادت افتاد چیشده، یک ماه قبل بخاطر دعوات با لینو درخواست طلاق داده بودی و یهت گفته بودن یک ماه دیگه به خونه پدر و مادرت ارسال میشه، اما اصلا یادت نبود کنسلش کنی.
=درخواست طلاق؟ نمیفهمی رابطه ما با شرکت لی چقدر برامون سود آوره؟(عربده)
×عزیزم آروم پسرم خوابه الان بیدار میشه
=تو....تو چرا یکم به فکر خانواده ات نیستی؟ چرا اینقدر خود خواهی؟(داد)
+سود شرکت اینقدر براتون مهمه؟(داد)
=×چی؟
+اینقدر سود شرکت برات مهمه که بخاطر پول دخترت رو فروختی؟
&مامان اینهمه سر صدا برای چی.....
هیون متوجه قرمزی روی گونهات شد، دوید سمتت اما مادرت جلوی رو گرفت و نزاشت نزدیکت بشه!
=حالا صدات رو برای پدرت بلند میکنی؟ دخترهی[بد بیراه هاش رو نمینویسم]
×چرا اینقدر دختر سرکشی شدی؟ میخوای طلاق بگیری؟ چرا مگه شوهرت چشه؟
+یعنی نمیتونم برای خودم تصمیم بگیرم؟
=کاشکی دختری مثل تو نداشتم
+چی؟
&بابا چی میگی؟
=کاشکی بدنیا نمیومدی! چرا نمیمیری؟ به چه حقی زندگی میکنی؟
از در بیرون رفتی، مثل ابر بهار میباریدی، همینطور اشک میریختی سوار ماشینت شدی و به سمت خونه حرکت کردی.
رفتی داخل خونه، لینو بیدار شده بود.
تا صدای باز شدن در رو شنید،
-معلوم هست کدوم گوری رفته....
چشمای خیست رو دید، با حرفای لینو گریهات شدید تر شد.
رفتی داخل اتاقتون و در رو محکم بستی.
پیش خودت فکر کردی....
- ۶.۲k
- ۰۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط