سایه
#سایه
`𝘚𝘩𝘢𝘥𝘰𝘸
#part21
ویو‹وویونگ›
رسیدم خونه دیدم در بازه
رفتم تو ا.ت
ا.ت
ا.تت کجایی
نیست!!!
وادف کجا رفته
زنگ زدم به گوشیش
یونگی:بیا همین و کم داشتیم
گوشی ا.ت و دادم جیمین
خودت جواب بده منو میشناسه
جیمین:صدامو صاف کردم و جواب دادم
وویونگ:ا.ت ا.تت کجایی تو
نیستی چرا دق مرگم کر..
جیمین:ا.ت پیش ماست
نگرانش نباش دیگه هم بهش زنگ نزن
وویونگ:شم..
الووو الووووووو
گوشیو پرت کرد زمین و با استرس زل زدم
به گوشی..
ا.ت وای
_
ا.ت:نشسته بودم لبه پنجره
زانوهامو بغل کرده بودم و سرمو گذاشته بودم رو زانوهام
آروم گریه میکردم...
لعنتی عوضی آدم یه حیوون و بگیره اینطوری باهاش رفتار نمیکنه بدنم درد میکنه انقد تو اون چند دیقه منو رو زمین کشوندن
بابایی بابا الان اگه با تو زندگی میکردم،وضعیتم بهتر بود؟
از تو و کارات فرار کردم تا برای خودم سالم زندگی کنم
اما..
مثل اینکه به ما خوشبختی نیومده
آخه تا کی باید بمونم تو خونه این عوضیااا
اشکام بیشتر شده بود..
سرمو تکیه دادم به شیشه پنجره و چشمامو بستم
_
جیمین:در اتاقشو باز کردم و رفتم تو
از دستش گرفتم و اووردمش پایین که بازم افتاد
یکم نمیتونی خودت و سفت نگه داری؟
ا.ت:از زانوم گرفتم و چشمامو بستم تو نمیتونی عین آدم منو بیاری پایین هااا
جیمین:خم شدم و موهاشو گرفتم و کشیدم
حواست باشه چطور حرف میزنی بچه
یونگی:ولش کن جیمین
بیا اینور.
تا الان زیاد باهات مهربون بودم مگه نه
یه لگد از پاش زدم،خودتو جمع و جور کن.
ا.ت:هر بلایی که میخواین سر من بیارین اما حق ندارین عین بدبختا و بیکسا با من رفتار کنین
من دختر اون لیانم که ازش متنفریننن
ازش دور شدم تا بتونم سالم زندگی کنم تا با پول آدم کشی ها و غمارای بابام بزرگ نشمممممم
هققق هرطور دلتون خواست بامن رفتار کردین مگه من برده شمام هاااا
یونگی:خفه شو.
یه کلمه دیگه حرف بزنی..
ا.ت:چیکارم میکنی هاا منو میکشییی
بکش دیگه چرا زودتر نمیکشی هم خودت راحت شی هم مننن
یونگی:خواستم بزنمش که جیمین دستم و گرفت
جیمین:ولش کن
ببین دختر خوب
زیاد نگهت نمیداریم تا وقتی اون بابای بی عرضت کاری که ازش خواستیم و انجام نده همینجا مهمون مایی
آزادت گذاشتیم به شرط اینکه آدم باشی و فرار نکنی اما کردی
پس تویی که باعث اصبانیت ما میشی
یونگی:دفه دیگه جیمینم نمیتونه جلومو بگیره فهمیدی؟
ا.ت:بعد از رفتنشون خودمو انداختم روی تخت آنقدر گریه کردم که نفهمیدم کی خوابم برد...
`𝘚𝘩𝘢𝘥𝘰𝘸
#part21
ویو‹وویونگ›
رسیدم خونه دیدم در بازه
رفتم تو ا.ت
ا.ت
ا.تت کجایی
نیست!!!
وادف کجا رفته
زنگ زدم به گوشیش
یونگی:بیا همین و کم داشتیم
گوشی ا.ت و دادم جیمین
خودت جواب بده منو میشناسه
جیمین:صدامو صاف کردم و جواب دادم
وویونگ:ا.ت ا.تت کجایی تو
نیستی چرا دق مرگم کر..
جیمین:ا.ت پیش ماست
نگرانش نباش دیگه هم بهش زنگ نزن
وویونگ:شم..
الووو الووووووو
گوشیو پرت کرد زمین و با استرس زل زدم
به گوشی..
ا.ت وای
_
ا.ت:نشسته بودم لبه پنجره
زانوهامو بغل کرده بودم و سرمو گذاشته بودم رو زانوهام
آروم گریه میکردم...
لعنتی عوضی آدم یه حیوون و بگیره اینطوری باهاش رفتار نمیکنه بدنم درد میکنه انقد تو اون چند دیقه منو رو زمین کشوندن
بابایی بابا الان اگه با تو زندگی میکردم،وضعیتم بهتر بود؟
از تو و کارات فرار کردم تا برای خودم سالم زندگی کنم
اما..
مثل اینکه به ما خوشبختی نیومده
آخه تا کی باید بمونم تو خونه این عوضیااا
اشکام بیشتر شده بود..
سرمو تکیه دادم به شیشه پنجره و چشمامو بستم
_
جیمین:در اتاقشو باز کردم و رفتم تو
از دستش گرفتم و اووردمش پایین که بازم افتاد
یکم نمیتونی خودت و سفت نگه داری؟
ا.ت:از زانوم گرفتم و چشمامو بستم تو نمیتونی عین آدم منو بیاری پایین هااا
جیمین:خم شدم و موهاشو گرفتم و کشیدم
حواست باشه چطور حرف میزنی بچه
یونگی:ولش کن جیمین
بیا اینور.
تا الان زیاد باهات مهربون بودم مگه نه
یه لگد از پاش زدم،خودتو جمع و جور کن.
ا.ت:هر بلایی که میخواین سر من بیارین اما حق ندارین عین بدبختا و بیکسا با من رفتار کنین
من دختر اون لیانم که ازش متنفریننن
ازش دور شدم تا بتونم سالم زندگی کنم تا با پول آدم کشی ها و غمارای بابام بزرگ نشمممممم
هققق هرطور دلتون خواست بامن رفتار کردین مگه من برده شمام هاااا
یونگی:خفه شو.
یه کلمه دیگه حرف بزنی..
ا.ت:چیکارم میکنی هاا منو میکشییی
بکش دیگه چرا زودتر نمیکشی هم خودت راحت شی هم مننن
یونگی:خواستم بزنمش که جیمین دستم و گرفت
جیمین:ولش کن
ببین دختر خوب
زیاد نگهت نمیداریم تا وقتی اون بابای بی عرضت کاری که ازش خواستیم و انجام نده همینجا مهمون مایی
آزادت گذاشتیم به شرط اینکه آدم باشی و فرار نکنی اما کردی
پس تویی که باعث اصبانیت ما میشی
یونگی:دفه دیگه جیمینم نمیتونه جلومو بگیره فهمیدی؟
ا.ت:بعد از رفتنشون خودمو انداختم روی تخت آنقدر گریه کردم که نفهمیدم کی خوابم برد...
۴.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.