بیماری ب نام عشق
پارت ۱🍷
با سرعت میدوییدم
ا.ت: دیرم شد دیرم شددددد
فاصله ی باشگاه تا خونم کلن یه ربع بود ولی نمیدونم چرا همش دیر میکنم..رسیدم دم باشگاه ک دیدم جونگ کوکم جلو دره..جئون جونگ کوک هم باشگاهی و دشمنم...رفتم سمتش
جونگ کوک: به به ببین کی اینجاست...مربی قراره پارت کنه
ا.ت: یه جوری میگی انگار خودت سر وقت رسیدی..اخ اصن یادم رفته بود کراششی
جونگ کوک: یه بار دیگه بگی میزنم بمیری
ا.ت: عه؟ بیا بزنم ببینم
بدو بدو رفتم داخل ک یه دفعه مربی عین ارواح سرگردان ظاهر شد...پارک هونگ جو مربی و عامل تمام بدبختیای من
مربی:کدوم گوری بودی انقد دیر کردی؟
ا.ت: ببخشید مربی پارک
مربی: ببخشم..میدونی دفعه چندمته؟
همون لحظه جونگ کوک اومد داخل
مربی: اوه چاگیا..ب موقع رسیدی(چاگیا ب زبان کره ای میشه عزیزم)
ا.ت:چاگیا؟..مربی این از منم دیرتر رسیده ک
مربی: حرف نباشه...امروز هر تمرین ۱۰۰ تا اضافه میزنی
ا.ت: ولی مربی...
جونگ کوک: مربی با اینکه ا.ت دختره پروعیه ولی میخام یکم بهش تخفیف بدید
ا.ت: من پروعم؟
مربی: چون تو گفتی باشه...۵۰ تا میزنی
ا.ت: چشم
حرف دیگه ای نداشتم و تعظیم کردم تا برم سر تمرین ک مربی صدام زد..برگشتم دیدم کنار جونگ کوک وایستاده
مربی: ا.ت امروز تمیزکاری با توعه
ا.ت: نه مربی فردا با منه امروز با جونگ کوکه
مربی: هر دو روز باید تمیز کنی...نمیخای جونگ کوک قشنگم تمیز کنه ک میخای؟
جونگ کوک دیدم ک با نیش خند داشت نگام میکرد..حرصم درومد ولی ایچی نگفتم
ا.ت: چشم
مربی رفت و جونگ کوک خاست از کنارم رد بشه ک از پشت کیف باشگاهشو ک انداخته بود رو دوشش رو گرفتم ک برگشت نگام کرد
ا.ت: من ادم نیستم اگ کاری نکنم ک ت خودت اینجارو تمیز کنی
جونگ کوک: ادم نیستی پس سعی نکن اثباتش کنی
یه چشمک زد و رفت...از حرص پامو کوبیدم زمین...ازت متنفرم جئون..همون لحظه جینهو اومد
جینهو:بازم اذیتت کرده؟
چوی جینهو...دوست و هم باشگاهیم
ا.ت: دلم میخاد بزنمش بمیرهههه
جینهو: هیسس ارومتر مربی بشنوه راجبش بد گفتی ۵۰ تارو ۵۰۰ تا میکنه
ا.ت: اخه چرا بین این همه ادم گیر همچین ادمی بیوفتم؟ دارم تقاص کدوم گناهمو پس میدم خدااا
جینهو: بگم کدوم گناها؟
ا.ت: نمیخاد میدونم:|
رفتیم سر تمرین..هی دلم میخاست یه بلایی سر جونگ کوک بیارم ولی انقدر دخترای باشگاه درو ورش بودم ک نمیشد رفت سمتش
.
حولمو انداختم رو دوشم و رفتم سمت کمد شخصیم..وسایلمو ورداشتم ک مربی اومد
مربی: کجا ب سلامتی؟
ا.ت: خونه
طی رو داد دستم
مربی: تمیزکاری امروز فراموشت نشده که
ا.ت: ولی اخه مربی
مربی: رو حرف من حرف نزن سریع باش
بعد اینکا مربی رفت جینهو اومد
جینهو: کمکت کنم؟
ا.ت: ن بفهمه کسی کمکم کرده بدبخت میشم..همه رفتن توعم برو من سریع تموم میکنم
جینهو:اوکی
رفتم سمت سالن تمرین ک دیدم یه عالمه اشغال تخمه رو زمینه
با سرعت میدوییدم
ا.ت: دیرم شد دیرم شددددد
فاصله ی باشگاه تا خونم کلن یه ربع بود ولی نمیدونم چرا همش دیر میکنم..رسیدم دم باشگاه ک دیدم جونگ کوکم جلو دره..جئون جونگ کوک هم باشگاهی و دشمنم...رفتم سمتش
جونگ کوک: به به ببین کی اینجاست...مربی قراره پارت کنه
ا.ت: یه جوری میگی انگار خودت سر وقت رسیدی..اخ اصن یادم رفته بود کراششی
جونگ کوک: یه بار دیگه بگی میزنم بمیری
ا.ت: عه؟ بیا بزنم ببینم
بدو بدو رفتم داخل ک یه دفعه مربی عین ارواح سرگردان ظاهر شد...پارک هونگ جو مربی و عامل تمام بدبختیای من
مربی:کدوم گوری بودی انقد دیر کردی؟
ا.ت: ببخشید مربی پارک
مربی: ببخشم..میدونی دفعه چندمته؟
همون لحظه جونگ کوک اومد داخل
مربی: اوه چاگیا..ب موقع رسیدی(چاگیا ب زبان کره ای میشه عزیزم)
ا.ت:چاگیا؟..مربی این از منم دیرتر رسیده ک
مربی: حرف نباشه...امروز هر تمرین ۱۰۰ تا اضافه میزنی
ا.ت: ولی مربی...
جونگ کوک: مربی با اینکه ا.ت دختره پروعیه ولی میخام یکم بهش تخفیف بدید
ا.ت: من پروعم؟
مربی: چون تو گفتی باشه...۵۰ تا میزنی
ا.ت: چشم
حرف دیگه ای نداشتم و تعظیم کردم تا برم سر تمرین ک مربی صدام زد..برگشتم دیدم کنار جونگ کوک وایستاده
مربی: ا.ت امروز تمیزکاری با توعه
ا.ت: نه مربی فردا با منه امروز با جونگ کوکه
مربی: هر دو روز باید تمیز کنی...نمیخای جونگ کوک قشنگم تمیز کنه ک میخای؟
جونگ کوک دیدم ک با نیش خند داشت نگام میکرد..حرصم درومد ولی ایچی نگفتم
ا.ت: چشم
مربی رفت و جونگ کوک خاست از کنارم رد بشه ک از پشت کیف باشگاهشو ک انداخته بود رو دوشش رو گرفتم ک برگشت نگام کرد
ا.ت: من ادم نیستم اگ کاری نکنم ک ت خودت اینجارو تمیز کنی
جونگ کوک: ادم نیستی پس سعی نکن اثباتش کنی
یه چشمک زد و رفت...از حرص پامو کوبیدم زمین...ازت متنفرم جئون..همون لحظه جینهو اومد
جینهو:بازم اذیتت کرده؟
چوی جینهو...دوست و هم باشگاهیم
ا.ت: دلم میخاد بزنمش بمیرهههه
جینهو: هیسس ارومتر مربی بشنوه راجبش بد گفتی ۵۰ تارو ۵۰۰ تا میکنه
ا.ت: اخه چرا بین این همه ادم گیر همچین ادمی بیوفتم؟ دارم تقاص کدوم گناهمو پس میدم خدااا
جینهو: بگم کدوم گناها؟
ا.ت: نمیخاد میدونم:|
رفتیم سر تمرین..هی دلم میخاست یه بلایی سر جونگ کوک بیارم ولی انقدر دخترای باشگاه درو ورش بودم ک نمیشد رفت سمتش
.
حولمو انداختم رو دوشم و رفتم سمت کمد شخصیم..وسایلمو ورداشتم ک مربی اومد
مربی: کجا ب سلامتی؟
ا.ت: خونه
طی رو داد دستم
مربی: تمیزکاری امروز فراموشت نشده که
ا.ت: ولی اخه مربی
مربی: رو حرف من حرف نزن سریع باش
بعد اینکا مربی رفت جینهو اومد
جینهو: کمکت کنم؟
ا.ت: ن بفهمه کسی کمکم کرده بدبخت میشم..همه رفتن توعم برو من سریع تموم میکنم
جینهو:اوکی
رفتم سمت سالن تمرین ک دیدم یه عالمه اشغال تخمه رو زمینه
۱۹.۷k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.