جاده ابریشم

🖤͟ج͟ا͟د͟ه͟ ͟ا͟ب͟ر͟ی͟ش͟م͟💜͟
part:⁸
پدر کوک : اون همچین کاری نکرده

سوگلی : من ابنجوری بزدگش کردم

تهیونگ : مامان چیزی شده

سوگلی : برو دنبال کوک بیارش

۱.ت : یه ساعت گذشته بود که تهیون و کوک اومدن توی خونه

کوک : بله مامان

سوگلی: مامان مرد خوب مرد عوضی شدی اینجور نبودی من تورو اینجور بزرگ کردم

کوک : به من چه که اون بار دار اون هرزست ممکن زیر یکی دیگ باردار شده باشع

پدرکوک : یه سیلی زدم تو صورتش پسره حرومزاده عوضی کثافت تو بچه من نیستی اون دختر پاکه توی عوضی معلوم نیست چه قلتی کردی

۱.ت : رفتم توی اتاق لباسام پوشیدم رفتم بیرون که تهیونگ اومد دنبالم که به چیزی بر خورد گردم

......
دیدگاه ها (۲۲)

🖤͟ج͟ا͟د͟ه͟ ͟ا͟ب͟ر͟ی͟ش͟م͟💜͟part:⁹تهیونگ : ماشین خورد به ۱.ت ب...

🖤͟ج͟ا͟د͟ه͟ ͟ا͟ب͟ر͟ی͟ش͟م͟💜͟part:¹⁰جان : از بیمارستان بود ماما...

🖤͟ج͟ا͟د͟ه͟ ͟ا͟ب͟ر͟ی͟ش͟م͟💜͟part:⁷کوک : خودت خاستی کیم ۱.ت ۱.ت...

🖤͟ج͟ا͟د͟ه͟ ͟ا͟ب͟ر͟ی͟ش͟م͟💜͟part:⁶۱.ت : خاستم پاشم دستم خورد ب...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط