ادامه پارت

ادامه پارت۵۶
ازش گرفتم. با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم: دهنی بشه اشکالی نداره؟
 - نه بابا چه اشکالی... تو هم مثل دخترم می مونی... بخور نوش جونت.
بخاطر اینکه مطمئن بشم همین جوری خوش اخلاق می مونه، گفتم: یعنی اگه دختر خودتم بود بازم می فروختیش؟
اون چیزی که انتظارشو داشتم، پیش اومد.
 با عصبانیت گفت:اولاً اینکه دختره منو با خودت مقایسه نکن، دوماً دختر من یه پارچه خانمه. می دونی چند تا خواستگار داشت؟ فقط بخاطر اینکه عزیز دردونمه شوهرش نمی دم... تو معلوم نیست چه کثافت کاری دستت بوده که بابات می خواسته از شرت خلاص بشه
دیدگاه ها (۲)

#کوتاه_نوشتاگر کسی میخواهد به تنهایی به بهشت برودانسان خوب و...

#حصار_تنهایی_من #پارت_۵۷با این حرفش خونم به جوش اومد. با بطر...

#حصار_تنهایی_من #پارت_۵۶دردم گرفته بود. با بغض در حال گریه گ...

#حصار_تنهایی_من #پارت_۵۵به در هال نگاه کردم. اونم بدتر از بق...

عشق غیر منتظره پارت14 ( خودم قاطی کردم)

Dark Blood p۷

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط