ظهور ازدواج

ظهور ازدواج )
( فصل سوم ) پارت ۵۱۶

با حرص بهش نگاه کردم که کلی برگه جلوش روی میز بود
و تو نور کم اباژور کار میکرد و قهر جوابشو ندادم.
نرم گفت:الا...
باز جوابشو ندادم و بي تفاوت ابم رو خوردم که بلند شد و اومد جلو..
سعی کردم اصلا نگاش نکنم و خواستم از کنارش رد شم که
نرم بازومو گرفت و گفت: الا خانوم..بببين منو..
و به اپن تکیه داد و منو سمت خودش کشید و تلخ :گفت فقط میخوام کاری کنم که به نفعت باشه..شاید روش
بدي رو انتخاب کردم ولي..
به زحمت و دلخور اب دهنم رو قورت دادم. صورتشو به نیم رخم کشید و گفت انقدر از من بدت میاد؟ دندونامو به هم فشردم و همونجور به سمت مخالفش نگاه
کردم.
شیطون گفت: تازگي کفشتوجايي جا نذاشتي سيندرالا؟ دست داغشو روي گردنم گذاشت و سرمو کشید سمت
خودش و کلافه گفت:نگام کن دیگه..
چشمامو دوختم تو نگاه ابیش.
نه..نمیتونم این گرما رو تاب بیارم.
خواستم ازش فاصله بگیرم که دست انداخت دور کمرم و
نگهم داشت.
ضربان قلبم بالا رفت و با غیض گفتم: ولم کن. كمرمو سفت به خودش فشرد و گفت:نمیخوام..
نفسم بند اومد و لرزون به چشماش نگاه کردم.
خيلي گرم صورتشو به صورتم کشید و خیره به لبام خیـ پر عطش گفت : دلت تنگ نشده برام سیندرالا؟
و لبامو نرم کشید که حس کردم دارم خفه میشم. به موهام چنگ زد و تو گوشم زمزمه کرد اما دل من تنگ شده برات.. اصلا همین یه روز که باهام حرف نزدي انگار
صدساله حرف نزدي زبون دراز..
و کنار گوشمو بوسید
با نفس خيلي سنگيني چشمامو بستم و تلخ گفتم دلت تنگ
نشده.. نياز داري..
فشار محکمی به کمرم داد که دردم اومد و تند صورت تو هم کشیدم و چشمامو باز کردم.
خشن و محکم گفت: از اون سنی که پسرا نتونن غریضه و
نیازشون رو کنترل کنن خیلی وقته رد شدم.
با نفرت گفتم: وقتي په زن تو خونه داري چرا باید کنترلش
كني؟
دندوناشو به هم فشرد و با غیض گفت:همون حرف نزني
خيلي بهتره..
صورتش خيلي نزديك صورتم بود و این خشونت و فشاري
به کمرم میداد نفسمو بند میاورد.
بي
دیدگاه ها (۳)

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۵۱۷ اختيار اخي گفتم و صورتمو ب...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۵۱۸ روم. عطش و گرماي خيلي زياد...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۵۱۵جیمین خیره به نادیا اروم گف...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۵۱۴اصلا نمیتونستم خودمو کنترل ...

) ظهور ازدواج (✿⁠)⁩(♡)پارت ۲۷۶ ♡)جیمین دستشو پشت کمرم نگه ...

✿) ظهور ازدواج (✿⁠)⁩(♡)پارت ۲۹۵ (⁠♡) نکن...سرده. تو رو خداا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط