درو فشار میدادم نتونه بیاد تو ولی زورش قطعا از من زیاد تر

درو فشار میدادم نتونه بیاد تو ولی زورش قطعا از من زیاد تر بود و الانم که بزرگتر و

هیکلی تر شده بود و قدرتش هم صد درصد بیشتر بود،داشتم گریه میکردم و درو فشار میدادم

کوک :ا.ت بچه بازی هارو بزار کنار،درو باز کن باهات حرف دارم،باید یه چیزی بگم

ا.ت :ازت متنفرم،ازت متنفرم(جیغ)برو گمشو ،برو از خونمون بیرون،من عروسکت

نیستم،برو از خونه بیروننن(جیغ فرا بنفش)
کوک :در این مورده،درو باز کن،درو بازکن که

باهات حرف مهمی دارم،اونجوری که تو فکر میکنی نیست

ا.ت :هع اون موقع که گل رو زیر پات له کردی،اون موقع که منو ترک کردی منم

حرفایی باهات داشتم(جیغ_گریه)ولی تو چی؟تو گوش کردی؟هان؟نه گوش کردیی ؟

کوک :بخدا درو باز کن همه چیو بگم،من مجبور بودم لعنتی،من مجبور بودم بخاطر

جونه تو تورو ترک کنم(گریه)د باز گن این درو لعنتی(عربده_گریه_عصبانی)

ا.ت :بخاطر منننن؟بخاطر جون من ،منو نابود کردی؟بخاطر جون من قلبمو همراه اون

گل زیر پات له کردی؟برو،برو که وقتی قیافتو میبینم یاد افسردگیم میوفتم(گریه)