part 17 وقتی مجبور به بوسیدنش میشی
part 17 وقتی مجبور به بوسیدنش میشی
part 17
نشستم که هیرا گفت: بهتر زیاد خودتو درگیر این ماجرا نکنی نمیخوام بخاطر من چیزیت بشه هم نارحت شدم و عصبی
_یعنی داری میگی من از پسش برنمیام
+نه فقط دارم میگم من باعث اذیت شدن تو هم میشم
دستاشو گرفتم و گفتم: تو منو اذیت نمیکنی خوب؟
با تعجب نگام کرد که متوجه کارم شدم، سریع دستاشو ول کردم و گفتم: خوب آماده باش قرار برای منم جزوه بنوسی
+هی روزگار الان اگه دوست دختر جعلی یه پسر دیگه بودم این کارارو با من نمیکرد
با اخم نگاش کردم و گفتم:نمیخوام خودم مینویسم
و یهو دفتر رو از دستم کشید تعجب کردم و بعد استاد اومد زر زر کرد و بعد چند مین زنگ خورد من و هوسوک رفتیم از کلاس بیرون
بیا پایین
بیا
نظرتون؟ به نظرتون فیک وقتی مجبور به بوسیدنش میشی رو ادامه بدم؟
part 17
نشستم که هیرا گفت: بهتر زیاد خودتو درگیر این ماجرا نکنی نمیخوام بخاطر من چیزیت بشه هم نارحت شدم و عصبی
_یعنی داری میگی من از پسش برنمیام
+نه فقط دارم میگم من باعث اذیت شدن تو هم میشم
دستاشو گرفتم و گفتم: تو منو اذیت نمیکنی خوب؟
با تعجب نگام کرد که متوجه کارم شدم، سریع دستاشو ول کردم و گفتم: خوب آماده باش قرار برای منم جزوه بنوسی
+هی روزگار الان اگه دوست دختر جعلی یه پسر دیگه بودم این کارارو با من نمیکرد
با اخم نگاش کردم و گفتم:نمیخوام خودم مینویسم
و یهو دفتر رو از دستم کشید تعجب کردم و بعد استاد اومد زر زر کرد و بعد چند مین زنگ خورد من و هوسوک رفتیم از کلاس بیرون
بیا پایین
بیا
نظرتون؟ به نظرتون فیک وقتی مجبور به بوسیدنش میشی رو ادامه بدم؟
۱۳.۴k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.