قسمت اول🌸✨
قسمت اول🌸✨
بیو ا. ت: خب شاید زندگی داره بم سخت میگیره شاید نباید به خودم فشار بیارم فقط پدرم به مامانم خیانت کرد و از بی پولی اومدیم تو بوسان خونه قدیمی خریدیم دو بار میخاستم خود کشی کنم و داداشمم هر شب پارتیه بدهیا انقد بالا زده که نگو فک کنم باید به فکر کار کردن باشم
مامانش:ا.ت بیا ناهار
ا. ت: باشه اوماا
مامان ا. ت:_ا.ت:*
*:دستت درد نکنه خیلی خوشمزست
_:تلفنم زنگ میخوره
*:ا.ت اوکی
تلفن:
:زنیکه روانی پولم پس بده
_:جناب سر وقت بخدا پولتون میدم
:نمیتونم صبر کنم کلاه بردار
_:وایسین
قط کرد
*:کی بود
_:هیچ کی
*:چرا بم دروغ میگی
_:دروغ نمیگم
*:من میخام کار کنم
_:چی
*:خسته شدم از این بسات تو تنها از بسش بر نمیای
_:نه قشنگم تو فقط 17 سالته باید درس بخونی
*:من میخام کار کنم همین که گفتم( میره تو اتاقش
_:ولیی گوش کننن
روز اول مدرسه
مدیر:رزا چند بار بت گفتم که قلدری نکن
رزا:من قلدری نکردمم
مدیر: دروغ نگو
ا.ت:ببخشید
مدیر: هااا
ا. ت:من دانش اموز جدیدم میخاستم ببینم کلاس از کدوم وره
مدیر: چمدونم من ( میره)
رزا: اهم مرسی
ا. ت: کاری نکردم
رزا: چرا انقد بی حالی
ا. ت: نمیدونم
رزا: کلاس چندی
ا. ت: 7.9
رزا:هوراا منم همون کلاسم بیا باهم بریم
ا. ت: اوکی
رزا:بیا پیش من بشین
ا. ت: اوکی
بیان:سلام رزا ااا
رزا: سلام عزیزم کدوم تویم این کلاسی
بیان: ارهههع
دوتاشون: عرررررررر
رزا : اها معرفی میکنم
ا. ت: ا. ت هستم
رزا : اها ا. ت بیان بیان ا. ت
باهم: خوشبختم
رزا: خب نظرتون چیه با هم دوست شیم
ا. ت: خیلیم عالی
بیان: اها راستی میدونستی چهار تا از جذاب ترین پسرا تو مدرسه کلاس ماین
رزا: واقعن
بیان: اومدنن
وارد میشن
ا. ت: جیغغغغغغ شوگاااا
شوگا: عه خاهر گولم تو کلاس همیم
ا. ت: تو و اینا چچ چ چرا باهم اومدین
شوگا: خب ما هممون جزو جذاب ترین بچه های مدرسه ایم
ا. ت میره جلو دم گوش شوگا میگه:این بود مرد خونه بودنت
شوگا:منم دوست دارم خب بچه ها کجا بشینیم
رزا: بیان برادر ا. ت خیلی خوبهه
بیان: ولی جیمین
رزا:عررررر
بیان:نظرت چیه بریم پیششون
رزا:بریم
خونه
اوما: بچه ها امشب همسایه به ما غذا داد
ا. ت: وای دستش درد نکنه
اوما:شوگا چه عجب
ا.ت: مامان بش سخت نگیر
اوما:نمیتونم بیاین بشینید
ا. ت:خب خبر خوبب
اوما:چی
ا. ت: من
اوما:تو
ا. ت:کار پیدا کردم مممم
اوما و شوگا:چییی
ا. ت: اره تو یه کافه نزدیکه خونه بعدشم کلاس سفالگری و بعدشم شب کاری تو سوپری
اوما:ا.ت پس درس چی
ا. ت:نگران نباش تو سوپری وقت زیاده
شوگا:منم دارم یه کاری شروع میکنم
اوت: عضو گروه جذا(شوگا سلفه میکنه)
شوگا: دارم ایدل میشم
ا. ت: چییییی
شوگا:اره دارم با جیمین تهیونگ و جونگ کوک ایدول میشم
ا. ت:زر نزن
شوگا: پول خوبی توشه حداقل بتونیم خونه بخریم یا ماشین بخریم
مرسی واسه دیدن این پارت
شرط نداریم
بیو ا. ت: خب شاید زندگی داره بم سخت میگیره شاید نباید به خودم فشار بیارم فقط پدرم به مامانم خیانت کرد و از بی پولی اومدیم تو بوسان خونه قدیمی خریدیم دو بار میخاستم خود کشی کنم و داداشمم هر شب پارتیه بدهیا انقد بالا زده که نگو فک کنم باید به فکر کار کردن باشم
مامانش:ا.ت بیا ناهار
ا. ت: باشه اوماا
مامان ا. ت:_ا.ت:*
*:دستت درد نکنه خیلی خوشمزست
_:تلفنم زنگ میخوره
*:ا.ت اوکی
تلفن:
:زنیکه روانی پولم پس بده
_:جناب سر وقت بخدا پولتون میدم
:نمیتونم صبر کنم کلاه بردار
_:وایسین
قط کرد
*:کی بود
_:هیچ کی
*:چرا بم دروغ میگی
_:دروغ نمیگم
*:من میخام کار کنم
_:چی
*:خسته شدم از این بسات تو تنها از بسش بر نمیای
_:نه قشنگم تو فقط 17 سالته باید درس بخونی
*:من میخام کار کنم همین که گفتم( میره تو اتاقش
_:ولیی گوش کننن
روز اول مدرسه
مدیر:رزا چند بار بت گفتم که قلدری نکن
رزا:من قلدری نکردمم
مدیر: دروغ نگو
ا.ت:ببخشید
مدیر: هااا
ا. ت:من دانش اموز جدیدم میخاستم ببینم کلاس از کدوم وره
مدیر: چمدونم من ( میره)
رزا: اهم مرسی
ا. ت: کاری نکردم
رزا: چرا انقد بی حالی
ا. ت: نمیدونم
رزا: کلاس چندی
ا. ت: 7.9
رزا:هوراا منم همون کلاسم بیا باهم بریم
ا. ت: اوکی
رزا:بیا پیش من بشین
ا. ت: اوکی
بیان:سلام رزا ااا
رزا: سلام عزیزم کدوم تویم این کلاسی
بیان: ارهههع
دوتاشون: عرررررررر
رزا : اها معرفی میکنم
ا. ت: ا. ت هستم
رزا : اها ا. ت بیان بیان ا. ت
باهم: خوشبختم
رزا: خب نظرتون چیه با هم دوست شیم
ا. ت: خیلیم عالی
بیان: اها راستی میدونستی چهار تا از جذاب ترین پسرا تو مدرسه کلاس ماین
رزا: واقعن
بیان: اومدنن
وارد میشن
ا. ت: جیغغغغغغ شوگاااا
شوگا: عه خاهر گولم تو کلاس همیم
ا. ت: تو و اینا چچ چ چرا باهم اومدین
شوگا: خب ما هممون جزو جذاب ترین بچه های مدرسه ایم
ا. ت میره جلو دم گوش شوگا میگه:این بود مرد خونه بودنت
شوگا:منم دوست دارم خب بچه ها کجا بشینیم
رزا: بیان برادر ا. ت خیلی خوبهه
بیان: ولی جیمین
رزا:عررررر
بیان:نظرت چیه بریم پیششون
رزا:بریم
خونه
اوما: بچه ها امشب همسایه به ما غذا داد
ا. ت: وای دستش درد نکنه
اوما:شوگا چه عجب
ا.ت: مامان بش سخت نگیر
اوما:نمیتونم بیاین بشینید
ا. ت:خب خبر خوبب
اوما:چی
ا. ت: من
اوما:تو
ا. ت:کار پیدا کردم مممم
اوما و شوگا:چییی
ا. ت: اره تو یه کافه نزدیکه خونه بعدشم کلاس سفالگری و بعدشم شب کاری تو سوپری
اوما:ا.ت پس درس چی
ا. ت:نگران نباش تو سوپری وقت زیاده
شوگا:منم دارم یه کاری شروع میکنم
اوت: عضو گروه جذا(شوگا سلفه میکنه)
شوگا: دارم ایدل میشم
ا. ت: چییییی
شوگا:اره دارم با جیمین تهیونگ و جونگ کوک ایدول میشم
ا. ت:زر نزن
شوگا: پول خوبی توشه حداقل بتونیم خونه بخریم یا ماشین بخریم
مرسی واسه دیدن این پارت
شرط نداریم
۴.۲k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.