پارت⁴⁴
پارت⁴⁴
ات رو دید که مشغول بافتن موهاش بود و شلوارکی که تا زانوش بود و تابی که استیناش تا بازوش بوده بود پوشیده بود
رنگ سیاه لباساش با رنگ پوستش تضاد قشنگی به وجود می آورد
بافتن موهاش تمام شد
که تازه متوجه حضور جونگکوک شده بود
سمتش رفت
و دستی از کراواتش گرفت و شلش کرد
ات:خفه نشدی چرا انقدر سفته
کوک:وقتی تو نفسمی و پیشمی چرا خفه شم[من خودم نفهمیدم چی نوشتم😁]
ات:ها[سرشو خاروند]آها .....لباساتو عوض کن بریم بخوابیم
کوک:چشم پرنسس
ات:برو کم نمک بریز
کوک:چشم
______________________
با درد زیادی که از ناحیه شکمش بود بیدار شد
نفسش کم کم داشت بند میومد و نمیتونست حرف بزنه
دورو ورشو نگاه میکرد اما جونگکوک نبود
که چشمش خورد به قرصی که روی پا تختی بود با هزار بدبختی ورش داشت و روشو خوند
قرص سقط بچه بود
اشک تو چشماش جمع شده بود که در باز شد
و صورت شیطانی هسو نمایان شد
لبخند شیطانی زد و گفت
هسو:الان وقتشه خودتم همراه بچت بمیری
زبونش بند اومده بود نمیتونست حرف بزنه
چاقو تو دست هسو رو دید
نمیتونست جیغ بزنه و با هر قدمی که هسو میومد نزدیک بیشتر خودشو به تاج تخت تکیه میداد..................
بچه ها من چون امروز داییم قهرمان آسیا شد
وقت نکردم بزارم فردا سه پارت میزارم اگه وقتم نشد دوپارت
ات رو دید که مشغول بافتن موهاش بود و شلوارکی که تا زانوش بود و تابی که استیناش تا بازوش بوده بود پوشیده بود
رنگ سیاه لباساش با رنگ پوستش تضاد قشنگی به وجود می آورد
بافتن موهاش تمام شد
که تازه متوجه حضور جونگکوک شده بود
سمتش رفت
و دستی از کراواتش گرفت و شلش کرد
ات:خفه نشدی چرا انقدر سفته
کوک:وقتی تو نفسمی و پیشمی چرا خفه شم[من خودم نفهمیدم چی نوشتم😁]
ات:ها[سرشو خاروند]آها .....لباساتو عوض کن بریم بخوابیم
کوک:چشم پرنسس
ات:برو کم نمک بریز
کوک:چشم
______________________
با درد زیادی که از ناحیه شکمش بود بیدار شد
نفسش کم کم داشت بند میومد و نمیتونست حرف بزنه
دورو ورشو نگاه میکرد اما جونگکوک نبود
که چشمش خورد به قرصی که روی پا تختی بود با هزار بدبختی ورش داشت و روشو خوند
قرص سقط بچه بود
اشک تو چشماش جمع شده بود که در باز شد
و صورت شیطانی هسو نمایان شد
لبخند شیطانی زد و گفت
هسو:الان وقتشه خودتم همراه بچت بمیری
زبونش بند اومده بود نمیتونست حرف بزنه
چاقو تو دست هسو رو دید
نمیتونست جیغ بزنه و با هر قدمی که هسو میومد نزدیک بیشتر خودشو به تاج تخت تکیه میداد..................
بچه ها من چون امروز داییم قهرمان آسیا شد
وقت نکردم بزارم فردا سه پارت میزارم اگه وقتم نشد دوپارت
۲۲.۸k
۰۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.