وقتی این حرف ها رو زد بغض گلومو گرفت ولی قورتش دادم رفتم
_وقتی این حرف ها رو زد بغض گلومو گرفت ولی قورتش دادم رفتم نزدیکش و محکمبغلش کردم
فدات شممن کی گفته هرزه ای تو خوشگل منی کیوت منی عزیزم تو هرزه تیستی یه کبودی که اونپسره اشغال کرده که الان همشون تو زیر زمینن و به موقع تنبیه میشن دیگه این حرف ها رو نزن با.....
+هیچی از حرف ها شو نمیشنیدم بی حال بودم چشمامسیاهی رفت و تو بغلش افتادم
_دیرم تو بغلمبود دستاش که دورم بود شل شد و افتاد ا.اتتتتتتتتتتت چی شدی ها چی شدی چشاتو باز کن قشنگم چشمای خوشگلتو باز کن یا خدا چرا اینجوری شدی اجومااااااا
*بله اربا...
_دکتر و خبر کن عجله کن
*چشم
_سریع بغلش کردم بردمش گذاشتم رو تخت و پتو رو کشیدم روش ا.تت بلند شوو چی شد ی ا.تت خداا
=اربا...
_بیبنچی شده
=خیلی خب ارومباشین
_استرس داشتم طوریش نشه بچم وایی خدا
=ارباب چرا
_چی شده بگو
=ایشون سمی خوردن
_چ.چی ؟
=مثل اینکه نمیدونستین ایشون یا خوردن یا یکی با یه سرنگ تو دستشون یا گردنشون سم و خالی کردن
_چییی حالش خوبه حال بچم خوبه
=حال بچه خوبه ولی حالا مادر اونقدر خوب نیست ایشون شبا هر شب تا وقتی که این سم این کبودی که هر کجا هست بره تب شدید دارن سرفه ، حالت تهوع و... اینا خوب میشن نگران نباشین فقط مراقبشون باشین
خدانگهدار
_خدافظ
کوچولوم قربونت برم بمیرم برات که انقدر سختی میکشی چشماشو کم کم داشت باز میکرد
+ج.یمین
_جانم فدات شم خوبی
+چی شده
_همه حرف های دکتر و گفت
+هقق جیمین هقق ببخشید دردسر سازم چرا تو باید با من اشنا بشی و این همه کار رو دوشت باشه
_هیسس این حرف رو نزن من خوشبخت ترینم که با تو اشنا شدم عروسکم حالا هم بیا بریم یه چیزی بخوریم
+باشه ( ناراحت )
_تنبیهتم دیگهنمیخواد بریم
دستشو گرفتم و رفتم اشپز خونه گذاشتمش رو اپن
و یذره نودل دادم خورد
_بریم فیلم ببینیم
+سرمو به معنی اره تکون دادم
_باشه عزیزم بغلش کردم از اپن اوردمش پایین و رفتم نشتم رو مبل سرش رو پام بود و داشتم موهاشو ناز میکردم و فیلم میدیم
+وسط های فیلم حات تهوع داشتم بد بود سریع از رو پاش بلند شدم و رفتم دستشویی
_بلند شد سریع رفت دستشویی منم با نگرانی رفتم دیرم داره بالا میاره رفتم پیشیش موهاشو گرفتم و میزدم تو کمرش تموم که شد افتاد بغلم
+خسته شدم
_فدات شم من بیا بردمش روشویی اب زدم به صورتش
بیا یذره اب بخور
+ممنون
فدات شممن کی گفته هرزه ای تو خوشگل منی کیوت منی عزیزم تو هرزه تیستی یه کبودی که اونپسره اشغال کرده که الان همشون تو زیر زمینن و به موقع تنبیه میشن دیگه این حرف ها رو نزن با.....
+هیچی از حرف ها شو نمیشنیدم بی حال بودم چشمامسیاهی رفت و تو بغلش افتادم
_دیرم تو بغلمبود دستاش که دورم بود شل شد و افتاد ا.اتتتتتتتتتتت چی شدی ها چی شدی چشاتو باز کن قشنگم چشمای خوشگلتو باز کن یا خدا چرا اینجوری شدی اجومااااااا
*بله اربا...
_دکتر و خبر کن عجله کن
*چشم
_سریع بغلش کردم بردمش گذاشتم رو تخت و پتو رو کشیدم روش ا.تت بلند شوو چی شد ی ا.تت خداا
=اربا...
_بیبنچی شده
=خیلی خب ارومباشین
_استرس داشتم طوریش نشه بچم وایی خدا
=ارباب چرا
_چی شده بگو
=ایشون سمی خوردن
_چ.چی ؟
=مثل اینکه نمیدونستین ایشون یا خوردن یا یکی با یه سرنگ تو دستشون یا گردنشون سم و خالی کردن
_چییی حالش خوبه حال بچم خوبه
=حال بچه خوبه ولی حالا مادر اونقدر خوب نیست ایشون شبا هر شب تا وقتی که این سم این کبودی که هر کجا هست بره تب شدید دارن سرفه ، حالت تهوع و... اینا خوب میشن نگران نباشین فقط مراقبشون باشین
خدانگهدار
_خدافظ
کوچولوم قربونت برم بمیرم برات که انقدر سختی میکشی چشماشو کم کم داشت باز میکرد
+ج.یمین
_جانم فدات شم خوبی
+چی شده
_همه حرف های دکتر و گفت
+هقق جیمین هقق ببخشید دردسر سازم چرا تو باید با من اشنا بشی و این همه کار رو دوشت باشه
_هیسس این حرف رو نزن من خوشبخت ترینم که با تو اشنا شدم عروسکم حالا هم بیا بریم یه چیزی بخوریم
+باشه ( ناراحت )
_تنبیهتم دیگهنمیخواد بریم
دستشو گرفتم و رفتم اشپز خونه گذاشتمش رو اپن
و یذره نودل دادم خورد
_بریم فیلم ببینیم
+سرمو به معنی اره تکون دادم
_باشه عزیزم بغلش کردم از اپن اوردمش پایین و رفتم نشتم رو مبل سرش رو پام بود و داشتم موهاشو ناز میکردم و فیلم میدیم
+وسط های فیلم حات تهوع داشتم بد بود سریع از رو پاش بلند شدم و رفتم دستشویی
_بلند شد سریع رفت دستشویی منم با نگرانی رفتم دیرم داره بالا میاره رفتم پیشیش موهاشو گرفتم و میزدم تو کمرش تموم که شد افتاد بغلم
+خسته شدم
_فدات شم من بیا بردمش روشویی اب زدم به صورتش
بیا یذره اب بخور
+ممنون
۳۳.۳k
۱۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.