(پارت اخر28)
(پارت اخر28)
بعد از دو هفته به طور اتفاقی از دهن ات پرید و ته و جیمین فهمیدن اونا باهم بودن ات رو تنبیه کردن و
به کوک هم گفتن اگه خاستی میتونی اون رو با خودت بعضی وقتا ببری کوک هم قبول کرد و همشون فقط هفته ای یک بار میتونستن ات رو با خودشون خونه ببرن و بقیه ی روز هارو باهم باشم اونا دیگه کمتر ات رو عضیت میکردن و خیلی دوسش داشتن)
(پایان)
(ممنونم از حمایت هاتون)
(فیک بعدی از جیمین باشه یا از کوک)
بعد از دو هفته به طور اتفاقی از دهن ات پرید و ته و جیمین فهمیدن اونا باهم بودن ات رو تنبیه کردن و
به کوک هم گفتن اگه خاستی میتونی اون رو با خودت بعضی وقتا ببری کوک هم قبول کرد و همشون فقط هفته ای یک بار میتونستن ات رو با خودشون خونه ببرن و بقیه ی روز هارو باهم باشم اونا دیگه کمتر ات رو عضیت میکردن و خیلی دوسش داشتن)
(پایان)
(ممنونم از حمایت هاتون)
(فیک بعدی از جیمین باشه یا از کوک)
۱۰.۰k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.