عشق خشن من ❤️ پارت 55
که اون وو گفت
_ا.ت بلند شو بریم اتاق مون
+چرا داریم فیلم می بینیم
_ا.تتتت
+باشه بلند. شو بریم ..کیوت می کنه خودش رو..
_خوب ما دیگه میرم بخوابیم
@باشه داداش شب بخیر
تعیونگ آروم به جون کوک گفت
#ببین این براد زن ما خیلی تحریک شده امشب قرار خواهرم رو به فلک بده
÷هههه اره خوب اون می تونه اون کار بکنه ولی ما نه
#ههههه اره راست میگی
&چی دارین بهم میگین
÷هیچی عشقم . ما هم بریم بخوابیم دیگه
&اره بیا بریم
همگی رفتین خوابیدن
ویو چا اون وو
دست ا.ت رو گرفتم باهم به سمت اتاق می رفتیم ا.ت خیلی آروم می آمد
_چرا آنقدر آرو میایی
+چی
_یکم تند بیا
+باشه
امشب قرار که تو رو مال خودم کنم به اتاق رسیدیم و ا.ت رفت داخل و منم دنبالش رفتم و در و بستم بعدش بلافاصله دست ا.ت رو گرفتم و به دیوار چسبوندمش و
_قرار امشب مال من شوی بیبی..پوز خندی..
+.......
_چی نکنه دوست نداری مال من شوی
+.......
_ا.ت نکن دیگه قول دادی پس همراهی کن
+باشه بابا
رفتم سمتش و شدوع به مک زدن لباش کردم
_اوممم ببیبی لبات خیلی خوشمزه
دوباره شروع به بوسیدمش کردم معلوم بود که اون تحریک شده بود ولی نمی خواست اینو نشون بده ا.ت رو بغل کردم اونم پاهش رو دورم حلقه کرد همینطوری که داشتیم همو می بوسیدم رفتیم رو تخت و بوسمون رو ادامه دادیم تا اینکه نفس کم آوردیم و ازهم جدا شدیم و پیشینمون رو بهم چوسپوندیم
_اماده ببیب بقیه کار رو انجام بدیم
+اهم
رفتم و لباس ا.ت رو از تنش رو آروم وو........
ادامه دارد...
_ا.ت بلند شو بریم اتاق مون
+چرا داریم فیلم می بینیم
_ا.تتتت
+باشه بلند. شو بریم ..کیوت می کنه خودش رو..
_خوب ما دیگه میرم بخوابیم
@باشه داداش شب بخیر
تعیونگ آروم به جون کوک گفت
#ببین این براد زن ما خیلی تحریک شده امشب قرار خواهرم رو به فلک بده
÷هههه اره خوب اون می تونه اون کار بکنه ولی ما نه
#ههههه اره راست میگی
&چی دارین بهم میگین
÷هیچی عشقم . ما هم بریم بخوابیم دیگه
&اره بیا بریم
همگی رفتین خوابیدن
ویو چا اون وو
دست ا.ت رو گرفتم باهم به سمت اتاق می رفتیم ا.ت خیلی آروم می آمد
_چرا آنقدر آرو میایی
+چی
_یکم تند بیا
+باشه
امشب قرار که تو رو مال خودم کنم به اتاق رسیدیم و ا.ت رفت داخل و منم دنبالش رفتم و در و بستم بعدش بلافاصله دست ا.ت رو گرفتم و به دیوار چسبوندمش و
_قرار امشب مال من شوی بیبی..پوز خندی..
+.......
_چی نکنه دوست نداری مال من شوی
+.......
_ا.ت نکن دیگه قول دادی پس همراهی کن
+باشه بابا
رفتم سمتش و شدوع به مک زدن لباش کردم
_اوممم ببیبی لبات خیلی خوشمزه
دوباره شروع به بوسیدمش کردم معلوم بود که اون تحریک شده بود ولی نمی خواست اینو نشون بده ا.ت رو بغل کردم اونم پاهش رو دورم حلقه کرد همینطوری که داشتیم همو می بوسیدم رفتیم رو تخت و بوسمون رو ادامه دادیم تا اینکه نفس کم آوردیم و ازهم جدا شدیم و پیشینمون رو بهم چوسپوندیم
_اماده ببیب بقیه کار رو انجام بدیم
+اهم
رفتم و لباس ا.ت رو از تنش رو آروم وو........
ادامه دارد...
۶.۲k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.