عشق حقیقی قسمت ¹³
عشق حقیقی قسمت ¹³
>ساعت ¹²:⁰⁰ ظهر <
یون ها از بس منتظر جین و جیسو مونده بود تا بیدار شن خسته شده بود نقشه ای ب سرش زد
YONHI:
نقشه ای ک ب سرم زده خطرناکه ولی عالیه از تو یخچال ² بطری آب یخ برداشتم اول نوبت جین بود ¹ بطری آب یخ رو رو صورتش خالی کردم
" صب بخیر کیم سوکجین [لبخند]"
بدون اینکه منتظر جواب باشم رفتم اتاق جیسو در زدم سوها درو باز کرد جیسو هنوز هم خواب بود کل بطر آب یخ رو خالی کردم رو صورتش
" صب بخیر کیم جیسو [لبخند]"
بعدش دوباره ب سمت اتاق جین رفتم از صورتش فوش برام میبارید حقشون بود خب ....
★روش بسیار تضمینی برای بیدار کردن افرادی ک خیلی میخوابن البته ب فکر بعدش هم باشید فایتینگ ★
JISOO:
اون جوری ک یونها منو بلند کرد هیچ کس بلند نکرد آبش خیلی سرد بود...بلند شدم رفتم دستشویی موهام رو خشک کردم و شونه زدم ی چیز با سوها خوردم
" سوها وقتشه ما یکم اذیتشون کنیم بیا آماده شیم بریم در بزنیم و بگیم ما آماده ایم بریم بیرون دیگه پایه ای ؟"
سوها تایید کرد و باهم رفتیم آماده شدیم من تیپ کرم رنگ زدم ی کراپ کرم و شلوار کرم با کتونی کرم رنگ سوها هم آماده شد سویچ ماشین رو برداشتم اسپری و قرص هام رو هم برداشتم ساعت هوشمندم رو بستم درو قفل کردم و با یوها رفتیم در زدیم اول جین اومد
" سلام چ خبره چرا لباس پوشیدی ؟ "
بقیه تا فهمیدن من هستم سریع اومدن جلو در
" خب من آمادم شما چرا آماده نیستین ؟ خودتون برنامه میدین خودتون دیر میکنین ؟ "
همه با تعجب ب هم نگاه کردن
"برنامه ؟"
داشتم از خنده جر میخوردم مگه یونها بهشون نگفته بود یهو یونها آماده با عینک آفتابی اومد بیرون
" خب میشه جا باز کنید من برم ؟ "
بقیه با تعجب نگاهش میکردن
"کجا با این همه عجله ؟!"
کشیدنش داخل و بعد از اینکه همشون آماده شدن اومدن بیرون رفتیم پارکینگ
JISOO :
" همه ماشین دارین ؟ "
YONHI/SONG/SOJIN/YOJIN/JIN:
"ارع"
YONHI:
"ولی قراره همه باهم بریم مگه ن ؟ "
JISOO:
" در اون صورت بازم باید دوتا ماشین باشه من ماشین میارم دیگه کی میاره ؟"
JIN:
"منم ماشین میارم "
YONHI:
" دوتا ماشین بسه ²تا راننده ⁵ تا مسافر من و سوها با جیسو میریم سونگ و سوجین و یوجین با جین میرن خوبه دیگه ؟!"
JISOO:
"خوبه"
JIN:
"خوبه"
SONG:
" یونها چرا همیشه میخوای هرجا جیسو هست باشی اینکه میدونم ب عنوان برادر نگرانش هستی منم هستم ولی منم دوست دارم با خواهرم باشم "
جیسو نذاشت یون ها جواب بده
" موقع برگشت یونها سوها با جین میان شما سه تا با من فقد زر اضافه نزنید ... مکان بگید بریم "
همه اول رستوران رو انتخاب کردن و اول رفتن رستوران بعد از اون سوار ماشین شدن و رفتن پیاده راه ساحلی تا قدم بزنن تو راه قدم زدن بستنی خوردن بعد دوباره برگشتن سوار ماشین شدن و ب سمت مرکز خرید رفتن ...
>ساعت ¹²:⁰⁰ ظهر <
یون ها از بس منتظر جین و جیسو مونده بود تا بیدار شن خسته شده بود نقشه ای ب سرش زد
YONHI:
نقشه ای ک ب سرم زده خطرناکه ولی عالیه از تو یخچال ² بطری آب یخ برداشتم اول نوبت جین بود ¹ بطری آب یخ رو رو صورتش خالی کردم
" صب بخیر کیم سوکجین [لبخند]"
بدون اینکه منتظر جواب باشم رفتم اتاق جیسو در زدم سوها درو باز کرد جیسو هنوز هم خواب بود کل بطر آب یخ رو خالی کردم رو صورتش
" صب بخیر کیم جیسو [لبخند]"
بعدش دوباره ب سمت اتاق جین رفتم از صورتش فوش برام میبارید حقشون بود خب ....
★روش بسیار تضمینی برای بیدار کردن افرادی ک خیلی میخوابن البته ب فکر بعدش هم باشید فایتینگ ★
JISOO:
اون جوری ک یونها منو بلند کرد هیچ کس بلند نکرد آبش خیلی سرد بود...بلند شدم رفتم دستشویی موهام رو خشک کردم و شونه زدم ی چیز با سوها خوردم
" سوها وقتشه ما یکم اذیتشون کنیم بیا آماده شیم بریم در بزنیم و بگیم ما آماده ایم بریم بیرون دیگه پایه ای ؟"
سوها تایید کرد و باهم رفتیم آماده شدیم من تیپ کرم رنگ زدم ی کراپ کرم و شلوار کرم با کتونی کرم رنگ سوها هم آماده شد سویچ ماشین رو برداشتم اسپری و قرص هام رو هم برداشتم ساعت هوشمندم رو بستم درو قفل کردم و با یوها رفتیم در زدیم اول جین اومد
" سلام چ خبره چرا لباس پوشیدی ؟ "
بقیه تا فهمیدن من هستم سریع اومدن جلو در
" خب من آمادم شما چرا آماده نیستین ؟ خودتون برنامه میدین خودتون دیر میکنین ؟ "
همه با تعجب ب هم نگاه کردن
"برنامه ؟"
داشتم از خنده جر میخوردم مگه یونها بهشون نگفته بود یهو یونها آماده با عینک آفتابی اومد بیرون
" خب میشه جا باز کنید من برم ؟ "
بقیه با تعجب نگاهش میکردن
"کجا با این همه عجله ؟!"
کشیدنش داخل و بعد از اینکه همشون آماده شدن اومدن بیرون رفتیم پارکینگ
JISOO :
" همه ماشین دارین ؟ "
YONHI/SONG/SOJIN/YOJIN/JIN:
"ارع"
YONHI:
"ولی قراره همه باهم بریم مگه ن ؟ "
JISOO:
" در اون صورت بازم باید دوتا ماشین باشه من ماشین میارم دیگه کی میاره ؟"
JIN:
"منم ماشین میارم "
YONHI:
" دوتا ماشین بسه ²تا راننده ⁵ تا مسافر من و سوها با جیسو میریم سونگ و سوجین و یوجین با جین میرن خوبه دیگه ؟!"
JISOO:
"خوبه"
JIN:
"خوبه"
SONG:
" یونها چرا همیشه میخوای هرجا جیسو هست باشی اینکه میدونم ب عنوان برادر نگرانش هستی منم هستم ولی منم دوست دارم با خواهرم باشم "
جیسو نذاشت یون ها جواب بده
" موقع برگشت یونها سوها با جین میان شما سه تا با من فقد زر اضافه نزنید ... مکان بگید بریم "
همه اول رستوران رو انتخاب کردن و اول رفتن رستوران بعد از اون سوار ماشین شدن و رفتن پیاده راه ساحلی تا قدم بزنن تو راه قدم زدن بستنی خوردن بعد دوباره برگشتن سوار ماشین شدن و ب سمت مرکز خرید رفتن ...
۲.۸k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.