P

P3🍯






-خوشگلم پیتزا میخوری؟
&اوم
-بیا اینجا بشین قشنگم اهان خوب بابایی من میرم سفارش بدم زودی میام
&باشه



.
.
.
.
.




-خوب من اومدم عزیزم {میاد میشینه رو صندلی و لارا رو میزاره رو پاهاش}
&{سرسو تکیه میده به سینش}
-چیشده عزیزم
&سرم خیلی درد میکنه
-اخی بابایی حتما به خاطر اینکه خیلی تو هوای بیمارستان موندی بعد از اینکه غذا خوردی میبرمت خونه ی مامانبزرگ
&نه بابایی تروخدا نه من میخوام پیش مامانم بمونم
-باشه عزیزم اروم باش ببینمت عه عه عه رنگت پرید دختر
&تروخدا بابایی من دوست ندارم برم جایی{بغض}
-عه وا دخملم چرا اینجوری میکنی بابایی باشه قشنگم جای نمیبرمت
&قول؟
-قول پرنسس
&ملسی
-اب میخوای؟
&اره
-بیا عزیزم
& ممنون
-الان یکم بهتری؟
&اره
-{بغلش میکنه و لپشو میبوسه} دخترم اینقدر پریشون نباش
&خودمم نمیدونم چرا حالم بده
-منم همین حس رو دارم اما سعی میکنم اروم باشم
&باش
دیدگاه ها (۲۲)

P2🍯 جیمین«وقتی دیدم لارا خوابش برد آروم از بغلم درش آوردم و ...

P1🍯//𝒜 𝓂ℴ𝓃𝓉ℎ 𝒶ℊℴ&بابایی -جون دلم &کی میزارن مامانو ببینیم؟-د...

part25🦋&داداش-خوشگلم تو چرا بیدار شدی برو بخواب &شما خودتون ...

part15🦋&اوم چه خوب شده-نوش جونت {یکمی بعد}&دستت درد نکنه داد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط