دیدار غم انگیز
دیدار غم انگیز
Part:9
"1ماه بعد"
کوک:من عاشقتم لویی!!
لویی:ممنونم خدافظ*لکنت*
کوک:ودف میگم من عاشقتم
لویی:منم گفتم ممنونم*خنده ضایع*
کوک:تو دوستم داری؟
لویی:*سرشو تکون میده*
کوک:واقعاااا وای خودااا بیبی گرلمممم
لویی:*خنده*
همه:گیلیلیلیلی
کوک و لویی:جیغ***
یونجی:چیه؟آدم ندیدین؟
کوک:آدم دیدیم ولی نه اینجورییی
جیمین:که بیبی گرلت آره وایسا بینم الان میکشمتتتتت
کوک:خب توعم به خواهر من گفتی بیبی اهم اهم
جیمین:اوکی قانع شدم
یونجی:خب عروسی کیه؟
لویی:عروسیییییی؟؟؟؟؟*پشماش ریخته*
جیمین:حاجی بیاین عروسی هامون باهم باشع خیلی باحاله
کوک:نه اصلا هم باحال نی
لویی:این یکی رو با کوک هم نظرم
جیمین:اینو من نگفتم باباهامون گفتن
لویی و یونجی و کوک:چییییییی بدبخت شدیم
"پایان شب عروسی"
لویی:یونجی بیا فرار کنیم هوم؟
یونجی:موافقم
داشتیم میرفتیم که یهو
کوک و جیمین:کجا بسلامتی؟
یونجی و لویی:ام داشتیم میرفتیم الفرارررر*خنده ضایع*
جیمین:وایسین بینممممم
کوک:لویی میکشمتتتتتت
جیمین:کیو میخای بکشی جنابالی؟
کوک:خودمو*خنده ضایع*
جیمین:وای یونجی مادر...
کوک:مادرمو چی؟
جیمین:مادرتو به مهمونی دعوت میکنم*خنده ضایع*
لویی:یونجی بیا بریم بحث داره ناموصی میشه
یونجی:موافقم
^و در آخر لویی و کوک صاحب ۱فرزند دختر شدن و جیمین و یونجی هم صاحب ۲فرزند پسر شدن^
"اینم پارت آخر"🥹🫴🏻
امیدوارم خوشت اومده باشه🥲❤️🔥
فندوق کوچولو لایک یادت نره🌚🫴🏻🫀
Part:9
"1ماه بعد"
کوک:من عاشقتم لویی!!
لویی:ممنونم خدافظ*لکنت*
کوک:ودف میگم من عاشقتم
لویی:منم گفتم ممنونم*خنده ضایع*
کوک:تو دوستم داری؟
لویی:*سرشو تکون میده*
کوک:واقعاااا وای خودااا بیبی گرلمممم
لویی:*خنده*
همه:گیلیلیلیلی
کوک و لویی:جیغ***
یونجی:چیه؟آدم ندیدین؟
کوک:آدم دیدیم ولی نه اینجورییی
جیمین:که بیبی گرلت آره وایسا بینم الان میکشمتتتتت
کوک:خب توعم به خواهر من گفتی بیبی اهم اهم
جیمین:اوکی قانع شدم
یونجی:خب عروسی کیه؟
لویی:عروسیییییی؟؟؟؟؟*پشماش ریخته*
جیمین:حاجی بیاین عروسی هامون باهم باشع خیلی باحاله
کوک:نه اصلا هم باحال نی
لویی:این یکی رو با کوک هم نظرم
جیمین:اینو من نگفتم باباهامون گفتن
لویی و یونجی و کوک:چییییییی بدبخت شدیم
"پایان شب عروسی"
لویی:یونجی بیا فرار کنیم هوم؟
یونجی:موافقم
داشتیم میرفتیم که یهو
کوک و جیمین:کجا بسلامتی؟
یونجی و لویی:ام داشتیم میرفتیم الفرارررر*خنده ضایع*
جیمین:وایسین بینممممم
کوک:لویی میکشمتتتتتت
جیمین:کیو میخای بکشی جنابالی؟
کوک:خودمو*خنده ضایع*
جیمین:وای یونجی مادر...
کوک:مادرمو چی؟
جیمین:مادرتو به مهمونی دعوت میکنم*خنده ضایع*
لویی:یونجی بیا بریم بحث داره ناموصی میشه
یونجی:موافقم
^و در آخر لویی و کوک صاحب ۱فرزند دختر شدن و جیمین و یونجی هم صاحب ۲فرزند پسر شدن^
"اینم پارت آخر"🥹🫴🏻
امیدوارم خوشت اومده باشه🥲❤️🔥
فندوق کوچولو لایک یادت نره🌚🫴🏻🫀
۱۰.۰k
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.