Part☆6☆
Part☆6☆
تهونگ: دوست دارم همین حالا جرت بدم کسی خبر نمیشه
جیسو:خفه شو
تهونگ:یادم افتاد گوشیم تو بار دفعه بعدی باهات حرفامو میزنم♤نیشخند♤
جیسو:گفتم گمشو تهونگ
💩تهونگ کیه بیبی گرل بیا ددی اومده
جیسو: ببین گمشو دفعه بعدی مزاحم شی کانگ خودم جرت میدم فکر نکن چون خونوادم دوست دارن چیزی بهت نمیگم
کانگ سو: خودت میدونی اخرش مال خودمی و زیر من ناله میکنی
جیسو:زرشک
کانگ سو: برسونمت
جیسو: نیازی به کمکت ندارم
کانگ سو:نترس تا دوما دیگه تو همسرمی
جیسو:میبینم ♡ترسیده♡
{کتنگ سو رفت و جیسو داشت موتور هول میداد که سیاهی بیهوش شد }
جیسو: ا.ت ا.ت پاشو معروم نیست کجاییم
ا.ت: چی دیشب چی شد اینجا کجاست
جیسو:نمیدونم خدار شکر لباس های دیشب تنمونه اتفاقی نیافته بریم بیرون
ا.ت:کسی نیست
کوک:هیششش سرم رفت اینجا کجاست
تهونگ:حالا اگه گزاشتین بخوابیم
جیسو:ما اینجا چیکار میکنیم
کوک:تهونگ اینجا کجاست
تهونگ:خونمه بهت گفتم
کوک:اها اون که تازه خریدی مسواک اضافه نداره
تهونگ:تو کشو دوم اشپزیه
ا.ت: جیسو اینجا چیکار میکنیم دیشب چی شد
جیسو: تهونگ اقا دیشب چی شد من چجوری اومدم اینجا
تهونگ: دیشب گوشیمو برداشتم داشتم بر میگشتم از بار دیدم داشتی راه میرفتی که یه دفعه خواستی بیافتی و اوردمت اینجا
جیسو:تا الان زحمت کشیدید شماره کارت بزن بخاطر دیشب تشکر کنم
تهونگ: پولی نبود ^فاصلشو به جیسو نزدیک میکنه^
ا.ت : ما باید بریم کلی کار دارین اقا محترم فاصلتو با رفیقم درست کن
کوک:اخلاقت به قیافت نمیخوره
ا.ت:والا چشای منم میتونست سگی باشه اما رفته تو اخلاقم^با تیکه کنایه^
کوک:بلبل زبون شدی ها کاری نکن شب زیر ده نفر ن.اله کنی
^ا.ت با زانو میزنه جای حساس مردونش و جیسو تهونگ در تلاش که نخنده^
کوک:تو مثلا رفیقمی داری میخندی
♡بعد جیسو تهونگ بهم نگاه میکنم و یاد کارای ا.ت کوک تو مستی میافتن^
تهونگ: دوست دارم همین حالا جرت بدم کسی خبر نمیشه
جیسو:خفه شو
تهونگ:یادم افتاد گوشیم تو بار دفعه بعدی باهات حرفامو میزنم♤نیشخند♤
جیسو:گفتم گمشو تهونگ
💩تهونگ کیه بیبی گرل بیا ددی اومده
جیسو: ببین گمشو دفعه بعدی مزاحم شی کانگ خودم جرت میدم فکر نکن چون خونوادم دوست دارن چیزی بهت نمیگم
کانگ سو: خودت میدونی اخرش مال خودمی و زیر من ناله میکنی
جیسو:زرشک
کانگ سو: برسونمت
جیسو: نیازی به کمکت ندارم
کانگ سو:نترس تا دوما دیگه تو همسرمی
جیسو:میبینم ♡ترسیده♡
{کتنگ سو رفت و جیسو داشت موتور هول میداد که سیاهی بیهوش شد }
جیسو: ا.ت ا.ت پاشو معروم نیست کجاییم
ا.ت: چی دیشب چی شد اینجا کجاست
جیسو:نمیدونم خدار شکر لباس های دیشب تنمونه اتفاقی نیافته بریم بیرون
ا.ت:کسی نیست
کوک:هیششش سرم رفت اینجا کجاست
تهونگ:حالا اگه گزاشتین بخوابیم
جیسو:ما اینجا چیکار میکنیم
کوک:تهونگ اینجا کجاست
تهونگ:خونمه بهت گفتم
کوک:اها اون که تازه خریدی مسواک اضافه نداره
تهونگ:تو کشو دوم اشپزیه
ا.ت: جیسو اینجا چیکار میکنیم دیشب چی شد
جیسو: تهونگ اقا دیشب چی شد من چجوری اومدم اینجا
تهونگ: دیشب گوشیمو برداشتم داشتم بر میگشتم از بار دیدم داشتی راه میرفتی که یه دفعه خواستی بیافتی و اوردمت اینجا
جیسو:تا الان زحمت کشیدید شماره کارت بزن بخاطر دیشب تشکر کنم
تهونگ: پولی نبود ^فاصلشو به جیسو نزدیک میکنه^
ا.ت : ما باید بریم کلی کار دارین اقا محترم فاصلتو با رفیقم درست کن
کوک:اخلاقت به قیافت نمیخوره
ا.ت:والا چشای منم میتونست سگی باشه اما رفته تو اخلاقم^با تیکه کنایه^
کوک:بلبل زبون شدی ها کاری نکن شب زیر ده نفر ن.اله کنی
^ا.ت با زانو میزنه جای حساس مردونش و جیسو تهونگ در تلاش که نخنده^
کوک:تو مثلا رفیقمی داری میخندی
♡بعد جیسو تهونگ بهم نگاه میکنم و یاد کارای ا.ت کوک تو مستی میافتن^
۲.۰k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.