اسم عشقه ترسناک
اسم عشقه ترسناک
پارت ۱۵۱
[ویو ملودی]
یک ساعت گذشت انگار ادوارد مهمون داشت..گرسنه ام شده..از اتاق خارج به سمت طبقه
پایین رفتم.. بالا پله ها بودم..که ادوارد صدام زد
ادوارد: آروم بیا پایین...
از پلهها پایین رفتم که آرتور دیدم نشسته.. ایستادم..بهم نگاه کرد گفت
ادوارد : گرسنه شدی ؟ چیزی میخوای ؟
ملودی: فقط گرسنمه...
به سمت آشپزخونه رفتم..که صدای غر غراش شنیدم....کلی خوراکی برداشتم... هرچیز که
فکر کردم می خوام.. از آشپزخونه بیرون اومدم...... معلوم شد چرا این چند وقت زیاد
می خورم.. ادوارد با دیدنم خندش گرفت
ادوارد: چیز دیگه ای نمی خوای ؟
داره من مسخره می کنه ؟ می کشمش.. ولی می خوام واقعا
ملودی: کیک شکلاتی تموم شده برام بگیر ...
خندش پر رنگ تر شد ..عصبیم می کنه...این آرتور هم عجیب نگاهم می کنه
ادوارد: می گیرم...
ملودی: داری من مسخره می کنی ؟
یکم سعی کرد خندش جمع کنه
ادوارد: نه این چه حرفیه... اصلأ قصدش ندارم
با حالت تحدید گفتم
ملودی: ببین اگه مسخرم کنی می کشمت...
خندید گفت
ادوارد: برو دخترم..برو غذات بخور..غر نزن..
به سمت اتاقم رفتم و شروع کردم خوردن.....با اتمام خوردن جمع کردم که..در اتاق باز شد و...
آرتور اومد داخل ..در بست
آرتور: بخاطر امروز معذرت می خوام.. پرونده های شرکت بهم ریخته بود...
ملودی: مهم نیست..کارت مهم تره از منه دیگه
به سمتم اومد..از کمرم گرفت... سعی نداشتم پسش بزنم... فقط می خواستم ببینم تا کجا پیش
می ره..
آرتور: تو از تمام زندگیم مهم تری.. ولی اگه می یومدی تو یونا چرت و پرت می گفت ناراحت
می شدی..می دونی که بخاطرت حاضرم بمیرم...یک تار موت به دنیا نمی دم .. بخاطر یک
قطره اشکت دنیا به آتیش می کشم .. صحبت امروز راجب چی بود ؟
تولدت مبارک ماهزاد 💋🌹
بچه ها تبریک تولد به ایشون یادتون نره ❤️💋
https://wisgoon.com/ansylove
پارت ۱۵۱
[ویو ملودی]
یک ساعت گذشت انگار ادوارد مهمون داشت..گرسنه ام شده..از اتاق خارج به سمت طبقه
پایین رفتم.. بالا پله ها بودم..که ادوارد صدام زد
ادوارد: آروم بیا پایین...
از پلهها پایین رفتم که آرتور دیدم نشسته.. ایستادم..بهم نگاه کرد گفت
ادوارد : گرسنه شدی ؟ چیزی میخوای ؟
ملودی: فقط گرسنمه...
به سمت آشپزخونه رفتم..که صدای غر غراش شنیدم....کلی خوراکی برداشتم... هرچیز که
فکر کردم می خوام.. از آشپزخونه بیرون اومدم...... معلوم شد چرا این چند وقت زیاد
می خورم.. ادوارد با دیدنم خندش گرفت
ادوارد: چیز دیگه ای نمی خوای ؟
داره من مسخره می کنه ؟ می کشمش.. ولی می خوام واقعا
ملودی: کیک شکلاتی تموم شده برام بگیر ...
خندش پر رنگ تر شد ..عصبیم می کنه...این آرتور هم عجیب نگاهم می کنه
ادوارد: می گیرم...
ملودی: داری من مسخره می کنی ؟
یکم سعی کرد خندش جمع کنه
ادوارد: نه این چه حرفیه... اصلأ قصدش ندارم
با حالت تحدید گفتم
ملودی: ببین اگه مسخرم کنی می کشمت...
خندید گفت
ادوارد: برو دخترم..برو غذات بخور..غر نزن..
به سمت اتاقم رفتم و شروع کردم خوردن.....با اتمام خوردن جمع کردم که..در اتاق باز شد و...
آرتور اومد داخل ..در بست
آرتور: بخاطر امروز معذرت می خوام.. پرونده های شرکت بهم ریخته بود...
ملودی: مهم نیست..کارت مهم تره از منه دیگه
به سمتم اومد..از کمرم گرفت... سعی نداشتم پسش بزنم... فقط می خواستم ببینم تا کجا پیش
می ره..
آرتور: تو از تمام زندگیم مهم تری.. ولی اگه می یومدی تو یونا چرت و پرت می گفت ناراحت
می شدی..می دونی که بخاطرت حاضرم بمیرم...یک تار موت به دنیا نمی دم .. بخاطر یک
قطره اشکت دنیا به آتیش می کشم .. صحبت امروز راجب چی بود ؟
تولدت مبارک ماهزاد 💋🌹
بچه ها تبریک تولد به ایشون یادتون نره ❤️💋
https://wisgoon.com/ansylove
- ۱۸.۱k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط