بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت اول :
یعنی آیا شما باید بروید مخاطب سایت زندیق شوید، تا بفهمید که دلیلی برای رد برهان نظم آورده است؟! این که مشتری یابی برای آن سایت است، نه یک بحث فلسفی و منطقی در خصوص رد یا اثبات برهان نظم.خب مگر خودش مشتری و مبلغ آن سایت نمیباشد و نمی داند که آن سایت چه دلایلی را اقامه کرده؟ پس چرا خودش آن دلایل را با شما در میان نگذاشته و شما را حواله داده است؟ خب اگر روش بحث این است، شما نیز هفت هشت یا دهتا نشانی سایت و سی چهل عنوان کتاب معرفی کنید و بگویید: پاسخهای شما نیز در این منابع هست. آیا میپذیرد؟!
بدیهی است ما نیز منفعل نشده و به آن سایت یا سایر سایتهای مشابه و سایر بنگاههای ضدتبلیغی زندیقها رجوع نمی کنیم تا ببینیم که چه گفتهاند تا پاسخ دهیم. بالاخره معلوم است که زندیق چه میگوید. اما پاسخ به شما کاربر عزیز و تمامی کاربران گرامی وظیفه است.
الف)- وقتی گفته میشود برهان نظم، یعنی از گروه براهین و دلایل و ادله عقلی میباشد؛ پس اختصاصی به توحید و اسلام ندارد، بلکه مربوط به عقل است؛ پس هر کس برهان نظم را رد کند، اساساً عقلانیت را رد کرده است.
ب) – آنها که منکر برهان نظم می شوند و بعد آن را به نوعی بهانه برای رد وجود خدا میگیرند، یک مطالبی را از مباحثه هیوم فیلسوف انگلیسی قرن هیجدهم با شخصیت فرضی او به نام کلئانتس در این سایت و آن سایت دیدهاند و اصلاً متوجه نشدهاند که او چه میگوید،منتهی از حرص ضدتبلیغ علیه خدا و اسلام، آن را به صورت شعاری مطرح می کنند.
ج)- بدیهی است که در این فرصت و مجال کوتاه، نه امکان طرح برهان نظم است و نه مباحث مطروحه هیوم و نه اشکالات وارده بر آن؛ اما به طور اجمال به اصول عقلی برهان نظم اشاره میشود:
ج/1)- نظم یعنی ارتباط معقول و منطقی و علمی بین اجزا برای حصول هدفی معین.
ج/2) -برهان نظم، در حیطه مباحث و دلایل عقلی است و نه در حیطه علوم تجربی.
ج/3) - به حکم عقل، همان گونه که ثابت است هیچ معلولی بدون علت نمیباشد - ثابت است که هیچ نظمی نیز بدون ناظم پدید نمیآید.
توضیح: سریع اشکال یا مغلطه میکنند که به فرض هر نظمی ناظمی داشته باشد، چه ربطی به اثبات وجود خدا دارد؟ پاسخ این است که اولاً وجود نظم، فرض نیست، بلکه یقین عقلی و نیز حسی و تجربی است و بدیهی است که اگر نظم حاکم نبود، نه تنها هیچ کشف علمی صورت نمی گرفت، بلکه فنا و تباهی حاکم میشد و اصلاً عالمی باقی نمیماند - ثانیاً چنان چه بیان شد، رسالت برهان نظم در گام نخست همین است که اثبات کند،(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
یعنی آیا شما باید بروید مخاطب سایت زندیق شوید، تا بفهمید که دلیلی برای رد برهان نظم آورده است؟! این که مشتری یابی برای آن سایت است، نه یک بحث فلسفی و منطقی در خصوص رد یا اثبات برهان نظم.خب مگر خودش مشتری و مبلغ آن سایت نمیباشد و نمی داند که آن سایت چه دلایلی را اقامه کرده؟ پس چرا خودش آن دلایل را با شما در میان نگذاشته و شما را حواله داده است؟ خب اگر روش بحث این است، شما نیز هفت هشت یا دهتا نشانی سایت و سی چهل عنوان کتاب معرفی کنید و بگویید: پاسخهای شما نیز در این منابع هست. آیا میپذیرد؟!
بدیهی است ما نیز منفعل نشده و به آن سایت یا سایر سایتهای مشابه و سایر بنگاههای ضدتبلیغی زندیقها رجوع نمی کنیم تا ببینیم که چه گفتهاند تا پاسخ دهیم. بالاخره معلوم است که زندیق چه میگوید. اما پاسخ به شما کاربر عزیز و تمامی کاربران گرامی وظیفه است.
الف)- وقتی گفته میشود برهان نظم، یعنی از گروه براهین و دلایل و ادله عقلی میباشد؛ پس اختصاصی به توحید و اسلام ندارد، بلکه مربوط به عقل است؛ پس هر کس برهان نظم را رد کند، اساساً عقلانیت را رد کرده است.
ب) – آنها که منکر برهان نظم می شوند و بعد آن را به نوعی بهانه برای رد وجود خدا میگیرند، یک مطالبی را از مباحثه هیوم فیلسوف انگلیسی قرن هیجدهم با شخصیت فرضی او به نام کلئانتس در این سایت و آن سایت دیدهاند و اصلاً متوجه نشدهاند که او چه میگوید،منتهی از حرص ضدتبلیغ علیه خدا و اسلام، آن را به صورت شعاری مطرح می کنند.
ج)- بدیهی است که در این فرصت و مجال کوتاه، نه امکان طرح برهان نظم است و نه مباحث مطروحه هیوم و نه اشکالات وارده بر آن؛ اما به طور اجمال به اصول عقلی برهان نظم اشاره میشود:
ج/1)- نظم یعنی ارتباط معقول و منطقی و علمی بین اجزا برای حصول هدفی معین.
ج/2) -برهان نظم، در حیطه مباحث و دلایل عقلی است و نه در حیطه علوم تجربی.
ج/3) - به حکم عقل، همان گونه که ثابت است هیچ معلولی بدون علت نمیباشد - ثابت است که هیچ نظمی نیز بدون ناظم پدید نمیآید.
توضیح: سریع اشکال یا مغلطه میکنند که به فرض هر نظمی ناظمی داشته باشد، چه ربطی به اثبات وجود خدا دارد؟ پاسخ این است که اولاً وجود نظم، فرض نیست، بلکه یقین عقلی و نیز حسی و تجربی است و بدیهی است که اگر نظم حاکم نبود، نه تنها هیچ کشف علمی صورت نمی گرفت، بلکه فنا و تباهی حاکم میشد و اصلاً عالمی باقی نمیماند - ثانیاً چنان چه بیان شد، رسالت برهان نظم در گام نخست همین است که اثبات کند،(ادامه دارد...)
- ۵۱۶
- ۲۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط