فن فیک لانگ دیستنس پارت7
#لانگ_دیستنس
#پارت_7
#فن_فیک
گوشیمو برداشتم تا لوکیشن یه هتل خوب پیدا کنم..دوباره به ران نگاه کردم..یکم دقت کردم و متوجه شدم اون طرحو کجا دیدم!
اون طرح..علامت یه باند خلافکار خطرناکه..فک کنم اسمش بونتن بود یادم اومد!
یعنی نمیدونه که اونو تتو کرده..؟
یا اصلا نکنه؟...نه..امکان نداره
مضطرب شده بودم و این خیلی خوب روی چهرم مشخص بود
ران نگاهم کرد
ران:عام چیزی شده؟حالت خوبه؟
ا.ت:ا اره اره خوبم چرا باید بد باشم اصلا
هول شده بودم فک کنم خیلی تابلو بود
نگاه شک داری بهم کرد
ران:عاا خب باشه...هتل پیدا کردی.؟
ا.ت:اوهوم پیدا کردم..ماشین داری؟
از اینجا یکم طول میکشه نمیشه پیاده بریم
ران میخنده و موهای ا.ت رو بهم میریزه*
خب اگه ماشین نداشتم چجوری خودمو این همه وسیله رو آوردم اینجا
ا.ت سرخ میشه:خ خب گفتم شاید...تاکسی گرفتی
ران:ا.ت میدونستی خیلی کیوتی
گونه هام گل انداخت و حسابی سرخ شدم
چشمامو ازش دزدیدم،شنیدن این حرفا پشت گوشی راحت تر بود براممم
ران میخنده*
به چی میخندی هااا
ران:به لپا و بینی قرمز شده تو...هههه
ا.ت:نخندد
ران به قهقه میوفته:آخه..خیلی..خنده دار..میشیی..همزمان عصبانی و ...خجالت زده..ولی کیوتت ههه
لپامو باد کردم و با لحن شاکی گفتم:بیا بریم
ماشینت کجاس
ران:رو به روی کافه پارکه
از کافه رفتیم بیرون
چندتا ماشین پارک بودن..
اومم خب ران کدومش مال توعه
ران به یه بنز مشکی با شیشه های دودی خیلی خوشگل و خفن اشاره کرد
عرر ران این مال توعه؟
واقعن مال خودته یا از کسی گرفتی؟
ران:مال خودمه..به مناسبت دیدار با شما از پارکینگ بیرون اوردمش
ا.ت:سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه چجوری با کار کردن تو یه مغازه بوتیک معمولی تونستی همچین ماشینی بخری!
ران:عام خبب من..ضافه کار و شیفت شب وایمیسم،ام
ا.ت چشماشو ریز می‌کنه: مگه بیمارستانه شیفت شب داشته باشه
ران: بعضیا دوست دارن شب بیان خرید کنن
ا.ت:قانع نشدم
ران:حالا فعلا سوار شو
ران در سمت شاگردو برای ا.ت باز می‌کنه و ا.ت سوار ماشین میشه*
سوت زدم و به داخل ماشین نگاه کردم
ران این خیلی خفنه
ران لبخند میزنه:میدونم..خودمم خیلی دوسش دارم
آدرس هتلو به ران دادم و راه افتاد
بعد یه نیم ساعت رسیدیم
تو پارکینگ هتل پارک کرد و پیاده شدیم
خب تا تو بری یه اتاق بگیری من همینجا منتظرت میمونم
ران:باشه زود میام..بعدش بریم شهربازی نظرت چیه؟
ا.ت اکلیلی میشه:باشهه
ران رفت و به ماشین تکیه دادم و یه عالمه سوال اومد توی ذهنم
اول در مورد اون علامت و دوم همچین ماشین گرونی
بعد چند دیقه ران برگشت
ران:خبب حالا سوارشو بریم
لبخند زدم و سوار ماشین شدم
ران:میگم ا.ت نظرت درمورد اینکه به جای شهربازی بریم بار چیه؟
ا.ت:عام...نمیدونم...
ران:خب یا میخوای اول بریم شهربازی بعد بریم بار؟
ا.ت:اوهوم خوبه
#پارت_7
#فن_فیک
گوشیمو برداشتم تا لوکیشن یه هتل خوب پیدا کنم..دوباره به ران نگاه کردم..یکم دقت کردم و متوجه شدم اون طرحو کجا دیدم!
اون طرح..علامت یه باند خلافکار خطرناکه..فک کنم اسمش بونتن بود یادم اومد!
یعنی نمیدونه که اونو تتو کرده..؟
یا اصلا نکنه؟...نه..امکان نداره
مضطرب شده بودم و این خیلی خوب روی چهرم مشخص بود
ران نگاهم کرد
ران:عام چیزی شده؟حالت خوبه؟
ا.ت:ا اره اره خوبم چرا باید بد باشم اصلا
هول شده بودم فک کنم خیلی تابلو بود
نگاه شک داری بهم کرد
ران:عاا خب باشه...هتل پیدا کردی.؟
ا.ت:اوهوم پیدا کردم..ماشین داری؟
از اینجا یکم طول میکشه نمیشه پیاده بریم
ران میخنده و موهای ا.ت رو بهم میریزه*
خب اگه ماشین نداشتم چجوری خودمو این همه وسیله رو آوردم اینجا
ا.ت سرخ میشه:خ خب گفتم شاید...تاکسی گرفتی
ران:ا.ت میدونستی خیلی کیوتی
گونه هام گل انداخت و حسابی سرخ شدم
چشمامو ازش دزدیدم،شنیدن این حرفا پشت گوشی راحت تر بود براممم
ران میخنده*
به چی میخندی هااا
ران:به لپا و بینی قرمز شده تو...هههه
ا.ت:نخندد
ران به قهقه میوفته:آخه..خیلی..خنده دار..میشیی..همزمان عصبانی و ...خجالت زده..ولی کیوتت ههه
لپامو باد کردم و با لحن شاکی گفتم:بیا بریم
ماشینت کجاس
ران:رو به روی کافه پارکه
از کافه رفتیم بیرون
چندتا ماشین پارک بودن..
اومم خب ران کدومش مال توعه
ران به یه بنز مشکی با شیشه های دودی خیلی خوشگل و خفن اشاره کرد
عرر ران این مال توعه؟
واقعن مال خودته یا از کسی گرفتی؟
ران:مال خودمه..به مناسبت دیدار با شما از پارکینگ بیرون اوردمش
ا.ت:سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه چجوری با کار کردن تو یه مغازه بوتیک معمولی تونستی همچین ماشینی بخری!
ران:عام خبب من..ضافه کار و شیفت شب وایمیسم،ام
ا.ت چشماشو ریز می‌کنه: مگه بیمارستانه شیفت شب داشته باشه
ران: بعضیا دوست دارن شب بیان خرید کنن
ا.ت:قانع نشدم
ران:حالا فعلا سوار شو
ران در سمت شاگردو برای ا.ت باز می‌کنه و ا.ت سوار ماشین میشه*
سوت زدم و به داخل ماشین نگاه کردم
ران این خیلی خفنه
ران لبخند میزنه:میدونم..خودمم خیلی دوسش دارم
آدرس هتلو به ران دادم و راه افتاد
بعد یه نیم ساعت رسیدیم
تو پارکینگ هتل پارک کرد و پیاده شدیم
خب تا تو بری یه اتاق بگیری من همینجا منتظرت میمونم
ران:باشه زود میام..بعدش بریم شهربازی نظرت چیه؟
ا.ت اکلیلی میشه:باشهه
ران رفت و به ماشین تکیه دادم و یه عالمه سوال اومد توی ذهنم
اول در مورد اون علامت و دوم همچین ماشین گرونی
بعد چند دیقه ران برگشت
ران:خبب حالا سوارشو بریم
لبخند زدم و سوار ماشین شدم
ران:میگم ا.ت نظرت درمورد اینکه به جای شهربازی بریم بار چیه؟
ا.ت:عام...نمیدونم...
ران:خب یا میخوای اول بریم شهربازی بعد بریم بار؟
ا.ت:اوهوم خوبه
۶.۰k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.