فن فیک لانگ دیستنس پارت6
#لانگ_دیستنس
#پارت_6 #فن_فیک
رو به روم نشست و بهم خیره شد..ترسیدم..نکنه ازم خوشش نیومد؟
اروم نگاهش کردم..نمیدونستم چی بگم تا اینکه خودش سر حرفو باز کرد
ران:ا.ت...تو..خیلی خوشگل تر از عکستی دختر!
ا.ت:م ممنون!
ران میخنده:تو همونی که از پشت گوشی منو میخوردی؟
ا.ت:بعد دوسال اولین باریه که دارم حضوری میبینمت..هول شدم نمیدونم چی بگم
ران: ایراد نداره کم کم یخت آب میشه
ران نگاه اطراف میکنه و سوت میزنه*
چه جای خوبیو واسه قرار اول انتخاب کردی سلیقتو دوست دارم
ا.ت:حیح..کافه مورد علاقمه..حس خوبی بهم میده
قهوه سفارش بدم؟ قهوه های اینجا حرف نداره
ران:اوهوم ممنون
دوتا قهوه با وافل سفارش دادم و برگشتم سر میزمون
سفارشمونو آوردن
زیرچشمی به ران نگاه میکردم..نگاهم به تتوی زیر گلوش خیره شد
طرحش برام آشنا میومد
داشتم فکر میکردم که کجا دیدمش که ران متوجه نگاهم شد
سرخ شدم و نگاهمو ازش گرفتم که یقشو بالاتر داد و جلوش تتوشو پوشوند!
ران:عام.. بخاطر یه زخمه قدیمی رو گلوم اون تتو رو جاش زدم که دیده نشه
ا.ت:اوه.. نمیدونستم
ران:ولش کن اونو... قهوت داره سرد میشه
ران*
یادم رفته بود این تتوی لعنتی رو درست بپوشونم
یعنی فهمید که علامت بونتنه؟
اگه بفهمه خلافکارم میره و من اینو نمیخوام!
اگه بفهمه یکی از اعضای موسس باند بونتنم ازم میترسه با شایدم متنفر بشه!
نگاه ا.ت کردم که به قهوش زل زده و تو فکره
نکنه فهمیده؟..تچ لعنت
ا.ت چیزی شده؟
ا.ت نگاهش میکنه و لبخند میزنه*
نه چیزی نیست
داشتم فکر میکردم بعد اینجا..کجا بریم؟
ران:میشه بعد اینجا اول بگردیم دنبال یه هتل خوب؟
بعدش بریم هرجا خواستی
ا.ت:عام هتل؟مگه از قبل رزرو نکردی
ران:نه انقدر عجله داشتم که به کل یادم رفت
ا.ت:باشه
چندروز میخوای بمونی؟
ران:دو سه روزی هستم
ا.ت:عامم مگه نگفتی دو هفته مرخصی داری پس به این زودی میری؟
ران:اوه خب میدونی اونور سرم خیلی شلوغه باید زود برگردم
ا.ت:باشه...کاش بیشتر میموندی
ران لبخند ملیح میزنه:حالا ببینم چی میشه...
#پارت_6 #فن_فیک
رو به روم نشست و بهم خیره شد..ترسیدم..نکنه ازم خوشش نیومد؟
اروم نگاهش کردم..نمیدونستم چی بگم تا اینکه خودش سر حرفو باز کرد
ران:ا.ت...تو..خیلی خوشگل تر از عکستی دختر!
ا.ت:م ممنون!
ران میخنده:تو همونی که از پشت گوشی منو میخوردی؟
ا.ت:بعد دوسال اولین باریه که دارم حضوری میبینمت..هول شدم نمیدونم چی بگم
ران: ایراد نداره کم کم یخت آب میشه
ران نگاه اطراف میکنه و سوت میزنه*
چه جای خوبیو واسه قرار اول انتخاب کردی سلیقتو دوست دارم
ا.ت:حیح..کافه مورد علاقمه..حس خوبی بهم میده
قهوه سفارش بدم؟ قهوه های اینجا حرف نداره
ران:اوهوم ممنون
دوتا قهوه با وافل سفارش دادم و برگشتم سر میزمون
سفارشمونو آوردن
زیرچشمی به ران نگاه میکردم..نگاهم به تتوی زیر گلوش خیره شد
طرحش برام آشنا میومد
داشتم فکر میکردم که کجا دیدمش که ران متوجه نگاهم شد
سرخ شدم و نگاهمو ازش گرفتم که یقشو بالاتر داد و جلوش تتوشو پوشوند!
ران:عام.. بخاطر یه زخمه قدیمی رو گلوم اون تتو رو جاش زدم که دیده نشه
ا.ت:اوه.. نمیدونستم
ران:ولش کن اونو... قهوت داره سرد میشه
ران*
یادم رفته بود این تتوی لعنتی رو درست بپوشونم
یعنی فهمید که علامت بونتنه؟
اگه بفهمه خلافکارم میره و من اینو نمیخوام!
اگه بفهمه یکی از اعضای موسس باند بونتنم ازم میترسه با شایدم متنفر بشه!
نگاه ا.ت کردم که به قهوش زل زده و تو فکره
نکنه فهمیده؟..تچ لعنت
ا.ت چیزی شده؟
ا.ت نگاهش میکنه و لبخند میزنه*
نه چیزی نیست
داشتم فکر میکردم بعد اینجا..کجا بریم؟
ران:میشه بعد اینجا اول بگردیم دنبال یه هتل خوب؟
بعدش بریم هرجا خواستی
ا.ت:عام هتل؟مگه از قبل رزرو نکردی
ران:نه انقدر عجله داشتم که به کل یادم رفت
ا.ت:باشه
چندروز میخوای بمونی؟
ران:دو سه روزی هستم
ا.ت:عامم مگه نگفتی دو هفته مرخصی داری پس به این زودی میری؟
ران:اوه خب میدونی اونور سرم خیلی شلوغه باید زود برگردم
ا.ت:باشه...کاش بیشتر میموندی
ران لبخند ملیح میزنه:حالا ببینم چی میشه...
۵.۹k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.