چندپارتی درخواستی جیمین
چندپارتی درخواستی جیمین
p1
ویو هانول
خونه رو جمع و جور کردم چون یونگی گف میخواد دوستشو بیاره خونه بعد از کارای خونه رفتم با پی اس بازی کنم،داشتم پی اس بازی میکردم که یونگی با دوستش آمد
یونگی:هانوللل ما اومدیم
هانول:خوش اومدین....سلام خوبین
جیمین:......
یونگی:اره تو خوبی
هانول:اره منم خوبم تو باید جیمین باشی اره
جیمین:.......
هانول:برادر یونا
جیمین:.......
یونگی:عووووووو جیمین
جیمین:ها چی شده
یونگی:هانول با توعه
جیمین:ببخشید حواستم پرت شد چی میگفتی
هانول:میگم که تو باید جیمین باشی برادر یونا
جیمین:ها اره توهم هانولی دوست یونا
هانول:بله
جیمین:خوشبختم
هانول:همچنین
ویو جیمین
واییی چقد این بشر خوشگله میخوام بخورمش
یونگی:بسه دیگه حالم بهم خورد چه تعارفی میکنین راحت باشین البته نه در اون حداا ها
ویو هانول
دوباره نشستم ادامه بازیم رو کردم و یونگی و جیمینم داشتن باهم حرف میزدن عش حوصلم سر رفته تنهایی حال نمیده
هانول:یکیتون بیاد با من بازی کنه حوصلم سر رف تنهایی حال نمیده
یونگی:جیمین تو برو من هر دفه میرم میبازم
جیمین:باوشههه
هانول:خب شرطی بریم
جیمین:اوکی بریم
ویو هانول
خب میخوام یه چیزی بگم شوکه شه اممم چیبگم عاها
هانول:خب اگه من بردم دیگه نباید بیای خونهی ما
جیمین:عهههه با من مشکل داری
هانول:میخوام بازیتو بسنجم
جیمین:قبوله ولی اگه من بردم باید دست بعد روی پاهام بشینی
هانول:جاننننننننن
جیمین:منم میخوام بازیتو بسنجم
هانول:گگگگگگ قبوله
(بازی شروع شد راند اول هانول برنده شد)
هانول:یسس من دیگه ترو نمیبینم
جیمین:یه بار دیگم باید ببری واسه خوشحالی هنوز زوده
(راند دوم رو جیمین میبره)
جیمین:یسسسسس خودتو آماده کننن
هانول:عجله نکن نخوره تو ذوقت
جیمین:این راند و هرکی ببره به شرطش باید عمل کنه
هانول:اوکیه بریم شروع
(راند اخرو .......میبره)
...................................................................
خمارییییی اینم درخواستی تا پارتای بعد صب کنین
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه♥️
p1
ویو هانول
خونه رو جمع و جور کردم چون یونگی گف میخواد دوستشو بیاره خونه بعد از کارای خونه رفتم با پی اس بازی کنم،داشتم پی اس بازی میکردم که یونگی با دوستش آمد
یونگی:هانوللل ما اومدیم
هانول:خوش اومدین....سلام خوبین
جیمین:......
یونگی:اره تو خوبی
هانول:اره منم خوبم تو باید جیمین باشی اره
جیمین:.......
هانول:برادر یونا
جیمین:.......
یونگی:عووووووو جیمین
جیمین:ها چی شده
یونگی:هانول با توعه
جیمین:ببخشید حواستم پرت شد چی میگفتی
هانول:میگم که تو باید جیمین باشی برادر یونا
جیمین:ها اره توهم هانولی دوست یونا
هانول:بله
جیمین:خوشبختم
هانول:همچنین
ویو جیمین
واییی چقد این بشر خوشگله میخوام بخورمش
یونگی:بسه دیگه حالم بهم خورد چه تعارفی میکنین راحت باشین البته نه در اون حداا ها
ویو هانول
دوباره نشستم ادامه بازیم رو کردم و یونگی و جیمینم داشتن باهم حرف میزدن عش حوصلم سر رفته تنهایی حال نمیده
هانول:یکیتون بیاد با من بازی کنه حوصلم سر رف تنهایی حال نمیده
یونگی:جیمین تو برو من هر دفه میرم میبازم
جیمین:باوشههه
هانول:خب شرطی بریم
جیمین:اوکی بریم
ویو هانول
خب میخوام یه چیزی بگم شوکه شه اممم چیبگم عاها
هانول:خب اگه من بردم دیگه نباید بیای خونهی ما
جیمین:عهههه با من مشکل داری
هانول:میخوام بازیتو بسنجم
جیمین:قبوله ولی اگه من بردم باید دست بعد روی پاهام بشینی
هانول:جاننننننننن
جیمین:منم میخوام بازیتو بسنجم
هانول:گگگگگگ قبوله
(بازی شروع شد راند اول هانول برنده شد)
هانول:یسس من دیگه ترو نمیبینم
جیمین:یه بار دیگم باید ببری واسه خوشحالی هنوز زوده
(راند دوم رو جیمین میبره)
جیمین:یسسسسس خودتو آماده کننن
هانول:عجله نکن نخوره تو ذوقت
جیمین:این راند و هرکی ببره به شرطش باید عمل کنه
هانول:اوکیه بریم شروع
(راند اخرو .......میبره)
...................................................................
خمارییییی اینم درخواستی تا پارتای بعد صب کنین
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه♥️
۷.۲k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.