پرش زمانی عمارت پسرا
پرش زمانی عمارت پسرا
ات با ترس داشتم به ورودیه عمارت نگاه میکردم که ته دستم رو کشید و برد داخل
ته خوب امیدوارم بدنی قرار نیست خیلی مهربون باشم فقط تاجایی مراقبت که بتونم فحمیدی
ات (این چش بود انگار با این حرفش یک سطل اب یخ روم خالی کردن مگه نگفت من مراقبتم از این حرف ها و اون رفتارش برای این بوده که سوپرایز بشم)
ته درضمن خیلی خودت رو نگیر میخواستم با رضایت فقط وارد این عمارت بشی همین چون به جی هوپ قول داده بودم ولی الان دیگه با رضایت وارد شدی ولی باید میدونم با رضایت بمونی(نیشخند)
ات سریع برگشتم به عقب و دویدم سمت در که کوبیدم به دونفرو افتادم زمین سرم رو بالا اوردم که کوک و جیمین رو دیدیم
ات با ترس داشتم به ورودیه عمارت نگاه میکردم که ته دستم رو کشید و برد داخل
ته خوب امیدوارم بدنی قرار نیست خیلی مهربون باشم فقط تاجایی مراقبت که بتونم فحمیدی
ات (این چش بود انگار با این حرفش یک سطل اب یخ روم خالی کردن مگه نگفت من مراقبتم از این حرف ها و اون رفتارش برای این بوده که سوپرایز بشم)
ته درضمن خیلی خودت رو نگیر میخواستم با رضایت فقط وارد این عمارت بشی همین چون به جی هوپ قول داده بودم ولی الان دیگه با رضایت وارد شدی ولی باید میدونم با رضایت بمونی(نیشخند)
ات سریع برگشتم به عقب و دویدم سمت در که کوبیدم به دونفرو افتادم زمین سرم رو بالا اوردم که کوک و جیمین رو دیدیم
۲.۲k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.