ادامه پارت ۴
#ادامه پارت ۴
یونگی:چند روزه دنبالشم جیمین از دانشگاه مستقیم میره خونش و فرداش دوباره دانشگاه و خونه بعضی وقتا با وویونگ میره بیرون و گردش از سر کلافگی سرم و گذاشتم روی فرمون ماشین
کم کم دارم شک میکنم آدم درستی و دنبالشم
جیمین:من خونش بودم
یونگی:خونه کی
جیمین:لیان
یونگی:سریع سرمو از روی فرمون برداشتم و با اصبانیت نگاش کردم تو الان داری به من میگی؟
جیمین:خیلی خب حالا
یونگی:حالا چه دست گلی به آب دادی ها
جیمین:تهدیدش کردم سر دخترش گفتم اگه یبار دیگه بخواد معامله ها و محموله های مارو لو بده یا با ما بخواد رقابت کنه دخترش و ازش میگیرم
یونگی:آخ که چقد زحمتم میکشی صب تا شب خوابی و بعضی وقتا یه کارایی میکنی خب دهنم سرویس شد بسه دیگه من چی میفهمم از دانشگاه برم درس بدم آخه کلا دنبال این خانمم یکم به خودت زحمت بدی بد نیستا جیمین
جیمین:بزور جلوی خندمو گرفتم خوبه حالا یکم قیافه داری دخترا بجای درس فقط به تو توجه میکنن اگه یذره به درس گوش کنن
یونگی:ببین جی..
عه اومدن ماشین و روشن کردم و رفتم دنبالشون
جیمین:پس این ا.ت خانمه
دستمو روی چونم گذاشتم هومم خوشم اومد
یونگی:چپ چپ نگاهش کردم
دهنتو ببند جیمین
جیمین:تک خنده ای کردم خب حالا دور برن بریم خونه
یونگی:نگو که میای خونه من
جیمین:نه اتفاقا میام خونه تو
یونگی:خفه شو
یونگی:چند روزه دنبالشم جیمین از دانشگاه مستقیم میره خونش و فرداش دوباره دانشگاه و خونه بعضی وقتا با وویونگ میره بیرون و گردش از سر کلافگی سرم و گذاشتم روی فرمون ماشین
کم کم دارم شک میکنم آدم درستی و دنبالشم
جیمین:من خونش بودم
یونگی:خونه کی
جیمین:لیان
یونگی:سریع سرمو از روی فرمون برداشتم و با اصبانیت نگاش کردم تو الان داری به من میگی؟
جیمین:خیلی خب حالا
یونگی:حالا چه دست گلی به آب دادی ها
جیمین:تهدیدش کردم سر دخترش گفتم اگه یبار دیگه بخواد معامله ها و محموله های مارو لو بده یا با ما بخواد رقابت کنه دخترش و ازش میگیرم
یونگی:آخ که چقد زحمتم میکشی صب تا شب خوابی و بعضی وقتا یه کارایی میکنی خب دهنم سرویس شد بسه دیگه من چی میفهمم از دانشگاه برم درس بدم آخه کلا دنبال این خانمم یکم به خودت زحمت بدی بد نیستا جیمین
جیمین:بزور جلوی خندمو گرفتم خوبه حالا یکم قیافه داری دخترا بجای درس فقط به تو توجه میکنن اگه یذره به درس گوش کنن
یونگی:ببین جی..
عه اومدن ماشین و روشن کردم و رفتم دنبالشون
جیمین:پس این ا.ت خانمه
دستمو روی چونم گذاشتم هومم خوشم اومد
یونگی:چپ چپ نگاهش کردم
دهنتو ببند جیمین
جیمین:تک خنده ای کردم خب حالا دور برن بریم خونه
یونگی:نگو که میای خونه من
جیمین:نه اتفاقا میام خونه تو
یونگی:خفه شو
۵.۲k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.