موهیتو من🤍🌵pt12
ویو ا.ت
یااااا دلم درد میکنههههه وای خداااا دارم میمیرمممم چرا کمر انقدر درد میکنه یعنی سرما خوردم دیشب وایییی دلم برم دستشوی شاید بهتر بشم
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
اجوما : یا خود خدا سلن بدو بیا اتاق ا.ت
سلن : وای خدا چیشدهههههه
اجوما : ا.ت دخترم خوبییی!
سلن : ا.ت خوبی چی شده ا.تتتت زنده ایی؟
ا.ت : اخه چرا الاننننن چرا امروززززز مگه من چه بدی کردمممممم ....چرا الان باید پریود میشدمممممم
اجوما : وای خدا قلبم .... ا.ت دختر تو چرا اینطوری جیغ زدی فکر کردم کاری با خودت کردی یا کسی اومده تو خونه
سلن : وایییی ا.ت این یه چیز عادی ع .... وایسا ببینم اولین باره؟؟؟
ا.ت : معلومه ک ن... ولی خوب الان توی این خونه یکم خجالت اوره ... شوگا رو نمیشناسید الان اگر بفهمه بهم شک میکنه و تا تَ تو ماجرا رو در نیار ول کن نیست بعد اگر بفهمه من از خجالت اب میشم ... بعدشم من پد بهداشتی ندارمممم
اجوما : دختر خودت رو خوب اب بکش و بیا بیرون ... سلن برای ا.ت پد بهداشتی بیار کیسه اب گرم هم بیار مسکن هم بزار براش ک اگر درد داشت بخوره منم براش یه غذای گرم و خوب درست میکنم
سلن : چشم اجوما
ا.ت : مرسیییی
وای خدا الان چی کار کنم صد در صد شوگا فهمیده ... اه اصلا چی میگم شوگا مگه تو ... اه بسه دارم به چی ها فکر میکنم هاااا وای دلمممم
سلن : ا.ت پد رو میزارم بیرون در بردار منم میرم کیسه و مسکن رو بیارم
ا.ت : باشه مرسی
ویو شوگا
شوگا : پس هنوز خبری از جیهوپ نیست !
جیمین : نه هنوز نتونستم پیداش کنم
نامی : راستی ... فیلیکس رو پیدا کردم
شوگا : چیییی؟ کجا بود چی شد بگو ببینم !!
نامی : رد ایپادش رو زدم وقتی پیداش کردم خیلی حالش بد بود کل بدنش کبود و زخمی بود توی یه تونل بود خیلی ترسیده بود خیلی سریع بردمش بیمارستان اونجا بستریش کردن چون خون زیادی از دست داده بود 2 هم زربه چاقو داشت
ته : یعنی اون از لیست خط میخوره !
جین : نمیتونیم انقدر زود خطش بزنیم ... نامجون وقتی پیداش کردی چیزی نگفت ؟
نامی : والا یه چیز گفت ولی بعدش چیزی نگفت چون کل مدت تو اتاق عمل بود بعدشم بیهوش بود وقتی مطمعن شدم حالش خوبه از بیمارستان زدم بیرون
شوگا : چرا قضیه رو کش میدی اولش چی گفتم ؟
نامی : ... گفتش ک ... جیهوپ رو باید پیدا کنیم
کوک : وای خدای من این چه مسخره بازی ع
شوگا : نه ... کار جیهوپ نیس
نامی : منم همین فکر رو میکنم ولی ...
ته : ولی چی؟
نامی : اون یه چیز دیگه هم گفت... گفت ....
ادامه داره...
یااااا دلم درد میکنههههه وای خداااا دارم میمیرمممم چرا کمر انقدر درد میکنه یعنی سرما خوردم دیشب وایییی دلم برم دستشوی شاید بهتر بشم
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
اجوما : یا خود خدا سلن بدو بیا اتاق ا.ت
سلن : وای خدا چیشدهههههه
اجوما : ا.ت دخترم خوبییی!
سلن : ا.ت خوبی چی شده ا.تتتت زنده ایی؟
ا.ت : اخه چرا الاننننن چرا امروززززز مگه من چه بدی کردمممممم ....چرا الان باید پریود میشدمممممم
اجوما : وای خدا قلبم .... ا.ت دختر تو چرا اینطوری جیغ زدی فکر کردم کاری با خودت کردی یا کسی اومده تو خونه
سلن : وایییی ا.ت این یه چیز عادی ع .... وایسا ببینم اولین باره؟؟؟
ا.ت : معلومه ک ن... ولی خوب الان توی این خونه یکم خجالت اوره ... شوگا رو نمیشناسید الان اگر بفهمه بهم شک میکنه و تا تَ تو ماجرا رو در نیار ول کن نیست بعد اگر بفهمه من از خجالت اب میشم ... بعدشم من پد بهداشتی ندارمممم
اجوما : دختر خودت رو خوب اب بکش و بیا بیرون ... سلن برای ا.ت پد بهداشتی بیار کیسه اب گرم هم بیار مسکن هم بزار براش ک اگر درد داشت بخوره منم براش یه غذای گرم و خوب درست میکنم
سلن : چشم اجوما
ا.ت : مرسیییی
وای خدا الان چی کار کنم صد در صد شوگا فهمیده ... اه اصلا چی میگم شوگا مگه تو ... اه بسه دارم به چی ها فکر میکنم هاااا وای دلمممم
سلن : ا.ت پد رو میزارم بیرون در بردار منم میرم کیسه و مسکن رو بیارم
ا.ت : باشه مرسی
ویو شوگا
شوگا : پس هنوز خبری از جیهوپ نیست !
جیمین : نه هنوز نتونستم پیداش کنم
نامی : راستی ... فیلیکس رو پیدا کردم
شوگا : چیییی؟ کجا بود چی شد بگو ببینم !!
نامی : رد ایپادش رو زدم وقتی پیداش کردم خیلی حالش بد بود کل بدنش کبود و زخمی بود توی یه تونل بود خیلی ترسیده بود خیلی سریع بردمش بیمارستان اونجا بستریش کردن چون خون زیادی از دست داده بود 2 هم زربه چاقو داشت
ته : یعنی اون از لیست خط میخوره !
جین : نمیتونیم انقدر زود خطش بزنیم ... نامجون وقتی پیداش کردی چیزی نگفت ؟
نامی : والا یه چیز گفت ولی بعدش چیزی نگفت چون کل مدت تو اتاق عمل بود بعدشم بیهوش بود وقتی مطمعن شدم حالش خوبه از بیمارستان زدم بیرون
شوگا : چرا قضیه رو کش میدی اولش چی گفتم ؟
نامی : ... گفتش ک ... جیهوپ رو باید پیدا کنیم
کوک : وای خدای من این چه مسخره بازی ع
شوگا : نه ... کار جیهوپ نیس
نامی : منم همین فکر رو میکنم ولی ...
ته : ولی چی؟
نامی : اون یه چیز دیگه هم گفت... گفت ....
ادامه داره...
۹.۱k
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.