فیک فندق من

فیک فندق من🌰❣️
پارت۲۱
ویو کوک
یک هفته بعد
یک هفته ای میشه که رفتمه شرکت..شرکتی که به ارث پدرم بم رسیده بود..یعنی به منو جونگ سوک(برادرش دوقلش)بیشتر جونگ سوک بهش رسیدگی میکرد اما خب..یه هفته ای میشه این احمق به من سپرده شکرتو و رفته پای خوشگذرونیش..و..من هیچ نتونستم هیونا رو ببینم..دلم براش تنگ شده..
همینطور داخل عالم فکرام بودم که پسر عموم که ازش خیلی متنفرم پیداش شد..البته نه فقط من ازش متنفرم اون کله هویج هم ازش متنفره.
.
.(اسم پسر عمو کوک و سوک(جئون جونگ سو)
.
کوک:خب بنال واس چی اومدی اینجا سو؟(سردی)
سو: اولا سلام مستر جئون...دوما من ازت بزرگترم باهام درست صحبت کن...سوما یه ویدیو آوردم نشونت بدم..
کوک:هع..ویدیو... ویدیو چی؟
سو:شنیدم دوست دختر دار شدی؟
کوک:آه چه خری به تو گفته اصن به توچه؟
سو:اون خره که داداشته بعدم دقیقا می‌خوام این ویدیو که دوست دخترت توشه بت نشونش بدم..
کوک:چی..منظورت چیه؟.
سو:الان میفهمی منظورمو..مستر..
دستشو کرد تو جیبش عینک آفتابی شد برد بالا قرار داد رو موهاش و گوشیش رو درآورد گوشی رو یه سمتم خم‌کرد.....
.
.
.
.
.
دیدگاه ها (۲۳)

فیک فندق من🌰❣️پارت۲۲ویو کوکبا چیزی که دیدم دود از سرم درومد....

فیک فندق من🌰❣️پارت۲۳ویو کوکموهاشو کشیدم و کشون کشون بردمش به...

فیک فندق من🌰❣️پارت۲۰ویو هیونایه دفعه هم شد لبشو گذاشت رو لبا...

فیک فندق من🌰❣️پارت۱۹ویو کوکداشت میلرزید و عرق کرده بود سریع ...

پشیمونی..پارت. ۲۴ویو جناخواستم جواب بدم که یهو صدای تفنگ اوم...

black flower(p,312)

black flower(p,236)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط