همسایه ی من جئون جونگ کوکه p

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁷ )

کم کم متوجه موقعیتی که توش قرار گرفته بود، شد و به خودش اومد

با صدای خماری، گفت:

ا/ت: چیکارم داری؟؟

+ چقدر نازی شما
نظرت چیه یکمی خوش بگذرونیم؟؟

راوی:

ا/ت خنده ای کرد و از جاش بلند شد

ا/ت: حوصله ندارم، ولم کن.

+ کجا کجا با این عجله؟؟
شب تازه شروع شده، کلی وقت داریم عسلم.

ا/ت: گفتم ولم کن!

راوی:

پسرک دست ا/ت رو محکم گرفته بود جوری که ا/ت حتی نمیتونست تکون بخوره

ا/ت بدلیل مست بودنش، هیچی متوجه نمیشد.

و پسرک وقتی فهمید که ا/ت مسته، پوزخندی زد

و به ا/ت خیره شد.

دستش رو گرفت و به سمت اتاقی برد.

ا/ت مست بود، چیز کمی متوجه میشد و فقط و فقط میخواست کمی استراحت کنه.

همچیز برایش تیر و تار بود.

خواستن برن داخل اتاق که پسری با موهای لخت و بلندی که تا نزدیکی چشم هاش بود، جلوی انها را گرفت.

پسری با موهای مشکی و تیپی کاملا مشکی.

پسرک وقتی او را دید بشدت ترسیده بود، چون دیگه یک درصد هم احتمال اینکه بتونه اونکاری که میخواست با ا/ت انجام بده رو انجام بده، نداشت.

ا/ت کم کن داشت هوشیاری خودش رو بدست میاورد که یهو
دیدگاه ها (۱۱)

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁸ )پسری که اون رو نجات داده ب...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁹ )سیلی به گوش پسرک خورد+جئون...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁶ ) یونا: کجا..هق..میری؟؟ ا/ت...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁵ ) فلش بک: هالووین سال ۲۰۱۶....

love Between the Tides²(پارت دوم: آشنایی با استاد ریاضی) لیا...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط