عشق کاری
عشق کاری
پارت ۷
دیگه مهمون ها رفتن
من خسته بودم رفتم طبقه ی بالا لباسام رو عوض کردم آرایشم رو پاک کردم یه دوش گرفتم بعد موهامو خشک کردم بعد روغن زدم
که یهو مادربزرگ اومد تو اتاقم
مادربزرگ:دخترم من خیلی خوشحالم.
سون هی: مادربزرگ من خیلی این کار رو دوست ندارم ولی اینکه شما خوشحال باشید منم خوشحالم
مادربزرگ:باشه دخترم.حالا هم برو لباسهای فرداست رو اتو بزن و زود بخواب که فردا زود بیدار شی دخترم
ویو سون هی:
خلاصه با مادربزرگ کلی حرف زدیم و دیگه الان رفت منم رفتم روی تختم می خواست چشم رو چشم بزارم دیدم یه نفر پیام داد
دیدم یه شماره ای هست
پیامشو باز کردن دیدم نوشته
سلام سون هی
جونگکوک هستم
آدرس شرکت:×××××××××××
×××××××××
منم نوشتم
سلام،ممنون
بعد خواستم اسمشو ذخیره کردم
👇👇
رئیس
صبح:
گوشیم رو گذاشته بودم روی ساعت۶:۰۰
بیدار شدم
رفتم پایین صبحانه خوردم کسی هنوز بیدار نشده بود
برای اینکه نگرانم نشن روی یه برگه نوشتم
من امروز میرم سر کار احتمالا شب برگردم نگران من نباشید
بعد اون برگه رو پسبوندم به در یخچال
رفتم بالا لباسام رو پوشیدم
(عکس لباس سون هی رو گذاشتم براتون)
رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم ۱۴مین طول کشید که برسم
این پارت هم تموم شد💜🩵
#فیک_جونگکوک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک
#سناریو
پارت ۷
دیگه مهمون ها رفتن
من خسته بودم رفتم طبقه ی بالا لباسام رو عوض کردم آرایشم رو پاک کردم یه دوش گرفتم بعد موهامو خشک کردم بعد روغن زدم
که یهو مادربزرگ اومد تو اتاقم
مادربزرگ:دخترم من خیلی خوشحالم.
سون هی: مادربزرگ من خیلی این کار رو دوست ندارم ولی اینکه شما خوشحال باشید منم خوشحالم
مادربزرگ:باشه دخترم.حالا هم برو لباسهای فرداست رو اتو بزن و زود بخواب که فردا زود بیدار شی دخترم
ویو سون هی:
خلاصه با مادربزرگ کلی حرف زدیم و دیگه الان رفت منم رفتم روی تختم می خواست چشم رو چشم بزارم دیدم یه نفر پیام داد
دیدم یه شماره ای هست
پیامشو باز کردن دیدم نوشته
سلام سون هی
جونگکوک هستم
آدرس شرکت:×××××××××××
×××××××××
منم نوشتم
سلام،ممنون
بعد خواستم اسمشو ذخیره کردم
👇👇
رئیس
صبح:
گوشیم رو گذاشته بودم روی ساعت۶:۰۰
بیدار شدم
رفتم پایین صبحانه خوردم کسی هنوز بیدار نشده بود
برای اینکه نگرانم نشن روی یه برگه نوشتم
من امروز میرم سر کار احتمالا شب برگردم نگران من نباشید
بعد اون برگه رو پسبوندم به در یخچال
رفتم بالا لباسام رو پوشیدم
(عکس لباس سون هی رو گذاشتم براتون)
رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم ۱۴مین طول کشید که برسم
این پارت هم تموم شد💜🩵
#فیک_جونگکوک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک
#سناریو
۱۲.۳k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.