Part122
Part122
+اما.. اخه با یه چمدون ..این مال هر دومونه ?
×خانم کوچولو وقت رفته
جیمین : خب دخترا حاضرین بریم ماه عسل دسته جمعیییییی
همه بلند داد زدیم
**** ارههههههههههههه
بعد از خداحافظی با مهمونا سوار ماشینامون شدیم
+کوک لااقل بگو کجا میریم
×سوپرایزه عشقم
+اووووم..
سرمو از پنجره بیرون اوردم و همزمان با من دخترا هم تو ماشینای پشتی اینکارو انجام دادن ..
کم کم متوجه شدم کوک داره سرعتشو کم میکنه ماشینای اعضا رد شدن اما کوک تو یه جاده دیگه پیچید
+عاام… اونا که از اونور رفتنننن
×ما قرار نیست بریم اونجا
+اووووم من عاشققق این سوپرایزای تو ام… حدود ۵ ساعت تو راه بودیم… بالاخره رسیدیم کنار دریا بودیم دور تا دورمون جنگل بود و شن و ماسه ..تو زندگیم همزمان دریا و جنگل رو کنار هم ندیده بودم… سوار یه قایق شدیم و حسابی از ساحل دور شده بود… وسط اب یه جزیره کوچیک بود… یه خونه بی نهایت زیبا با دیوارای شیشه ای… ..اونجا بی نظیر بود…
+باورممممم نمیشه
×همش برای توعه
دستشو دور کمرم حلقه کرد ..به در ورودی رسیدیم
×وایسا
+چیشد?
+اما.. اخه با یه چمدون ..این مال هر دومونه ?
×خانم کوچولو وقت رفته
جیمین : خب دخترا حاضرین بریم ماه عسل دسته جمعیییییی
همه بلند داد زدیم
**** ارههههههههههههه
بعد از خداحافظی با مهمونا سوار ماشینامون شدیم
+کوک لااقل بگو کجا میریم
×سوپرایزه عشقم
+اووووم..
سرمو از پنجره بیرون اوردم و همزمان با من دخترا هم تو ماشینای پشتی اینکارو انجام دادن ..
کم کم متوجه شدم کوک داره سرعتشو کم میکنه ماشینای اعضا رد شدن اما کوک تو یه جاده دیگه پیچید
+عاام… اونا که از اونور رفتنننن
×ما قرار نیست بریم اونجا
+اووووم من عاشققق این سوپرایزای تو ام… حدود ۵ ساعت تو راه بودیم… بالاخره رسیدیم کنار دریا بودیم دور تا دورمون جنگل بود و شن و ماسه ..تو زندگیم همزمان دریا و جنگل رو کنار هم ندیده بودم… سوار یه قایق شدیم و حسابی از ساحل دور شده بود… وسط اب یه جزیره کوچیک بود… یه خونه بی نهایت زیبا با دیوارای شیشه ای… ..اونجا بی نظیر بود…
+باورممممم نمیشه
×همش برای توعه
دستشو دور کمرم حلقه کرد ..به در ورودی رسیدیم
×وایسا
+چیشد?
۱۲.۶k
۲۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.