بعد از جدا شدن
۲
بعد از جدا شدن
دخترک به سمت کیفش رفت و بدون هیچ توجه ایی به پسرک
چیزی از کیفش در آورد
دستمالی به سمت پسر گرفت
:تو برادرمی بیا لبات رنگی شده
و از اونجا خارج شد
پسرک به حدی اعصبانی بود که خشکش زده بود
نمیدانست چیکار کنه
دنبال دخترک رفت
دختر سوار ماشینش شد و از اونجا رفت
شاید
فردا ی آن روز
دخترک نشسته بوده پدر و مادر خونده اش تازه رسیده بودند
مادر،ببین عزیزم ما یه چند روزی نیستیم باید بری پیش ته
دختر نمی خواست اون ها رو ازیت کنه پس قبول کرد
وسایلشو جمع و سمت ماشین رفت
پدر و مادرش اون رو به خونه پسر بردند
فلش به شب
ات
رفت به سمت آشپزخونه یه تکه شکلات رو دید که توی یهچاله و اون رو خورد
ته بعد یه مین میاد پایین و متوجه میشه که ات هورنی شده
اون رو برآید بغل میکنه و به سمت اتاق میره
بعد از جدا شدن
دخترک به سمت کیفش رفت و بدون هیچ توجه ایی به پسرک
چیزی از کیفش در آورد
دستمالی به سمت پسر گرفت
:تو برادرمی بیا لبات رنگی شده
و از اونجا خارج شد
پسرک به حدی اعصبانی بود که خشکش زده بود
نمیدانست چیکار کنه
دنبال دخترک رفت
دختر سوار ماشینش شد و از اونجا رفت
شاید
فردا ی آن روز
دخترک نشسته بوده پدر و مادر خونده اش تازه رسیده بودند
مادر،ببین عزیزم ما یه چند روزی نیستیم باید بری پیش ته
دختر نمی خواست اون ها رو ازیت کنه پس قبول کرد
وسایلشو جمع و سمت ماشین رفت
پدر و مادرش اون رو به خونه پسر بردند
فلش به شب
ات
رفت به سمت آشپزخونه یه تکه شکلات رو دید که توی یهچاله و اون رو خورد
ته بعد یه مین میاد پایین و متوجه میشه که ات هورنی شده
اون رو برآید بغل میکنه و به سمت اتاق میره
- ۶.۳k
- ۲۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط