پارت قسمت

پارت ۶ قسمت ۲

+ راستی وقتی که اوضاع درست شد ، پول هایی که خرج کردی رو بهت بر می گردونم و اگه هرچیز دیگه ایم که خواستی ، میتونی بگی . واقعا داری بهم کمک بزرگی می کنی
- من مشکلی ندارم . اگه خودت دوست داری پس بدی ، همچین کاری کن و اینکه من چیزی ازت نمی خوام . برای پاداش گرفتن و پول و اینجور چیزا بهت کمک نمی کنم
+ پس دلیلت چیه؟
سرش رو اورد بالا و بهت نگاه کرد
+ اینجا نمیشه درباره اش حرف زد ولی توی راه ، حتما باید توضیح بدی
- بهم شک داری؟
+ من الان از هیچ چیز مطمئن نیستم ولی میدونم که هرچیزی ممکنه
سرش رو تکون داد
- درسته ، حق داری . باشه پس توی راه درباره اش حرف می زنیم
+ خوبه
و دیگه حرفی نزدین . انگار النا داشت درباره چیزایی که میخواد بگه فکر می کرد و فکر تو هم مشغول دلایل احتمالی ای شد که این دختر میتونه داشته باشه
دیدگاه ها (۰)

پارت ۷ حدودا نیم ساعت بعد ، شامتون رو خورده بودین و تازه حرک...

پارت ۸ (نیم ساعت بعد)رسیده بودین خونه و تو توی اتاق روی تخت ...

پارت ۶ سمت ماشین النا رفتین و سوار شدین . توی خیابون ها همه ...

پارت ۵ - چه بوی خوبی میاد ! غذا درست کردی؟+ آره . به موقع او...

شناست آدمها از روی روانشناسی

black flower(p,241)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط