*Dance in the sunset*PT7
*پرش زمانی فردا صبح*
ا/ت ویو*
طبق معمول با الارم مبایلم ساعت هشت بیدار شدم چندبار پلک زدم.به خودم اومدم و با مرور کردن اتفاقات دیشب مبایلمو برداشتم و چکش کردم...اینستا گراممو باز کردم و یخورده چرخیدم توش بلند شدم که دیدم مینهی و ریوجین هنوز خوابن.تصمیم گرفتم یه دوش بگیرم و بعد بیدارشون کنم.رفتم و یه چند مین دوش گرفتم داشتم موهامو خشک میکردم که مینهی خیلی خوابالو گفت
مینهی:کدوم خری این وقت صبح حموم میره اخه...
+ساعت نه نیمه:|
مینهی:هشتو نیمههه.دیرمون شد که
+نه تهیون...
مینهی:تهیونگگگ!!!
+برو بابا توهم.استاد کیم گفته امروز ساعت ده بریم
مینهی:اهان خب
+برو ریوجین هم رو بیدار کن
مینهی:باش
رفت ریوجینو بیدار کرد و منم موهام رو خشک کردم باهم صبحونه خوردیم و اماده شدیم.دیروز سر تمرین تهیونگ گفت امروز ازمون تست میگیره.لباسامون رو عوض کردیم و موهامون رو گوجه کردیم بالای سرمون و رفتیم سمت سالن تمرین
+ببخشید استاد دیر که نکردیم؟
-نه...نه بیاین تو تازه زود هم اومدین...
به خودم ومدم که دیدم دوتا دنسر دیگه هم اونجا نشستن بهشون سلام کردیم که تهیونگ گفت
-گرم کنین تا بچه های دیگه هم بیان
+(لبخند)
بدون حرفی شروع کردیم گرم کردن وقتی که همه ی کاراموز ها اومدن تهیونگ و اون دوتا دنسراومدن جلوی کلاس که تهیونگ گفت
-خب بچه ها همینطور که میدونید امروز اخرین فرصته و ازتون تست میگیرم تا برای سال نو با من اجرا کنید.اما من از دوتا دیگه از دوستانم دعوت کردم که بیان و کمک من نظر بدن.دو نفر برتر انتخاب میشن و بعدش بین اون دو نفر مسابقه میزاریم.
جیمین:سلام بچه ها.من پارک جیمین هستم مربی باله ی ریتمین
جونگکوک:سلام من جئون جونگکوکم مربی بدن سازی و رقص هیپ هاپ هستم.
بعد از اینکه خودشون رو معرفی کردن کلاش پر از پچ پچ شد با تهیونگ چشم تو چشم شدم بهش لبخند زدم متقابلا بهم لبخند زد.و گفت
-خب بچه ها بریم شروع کنیم
شروع کرد تست گرفتن. از هممون تست گرفت و چند ثانیه ب پارک و جئون حرف زد برگشت سمت ما و گفت
-خب مسلبقه بین هیونا و ا/ت هست.
هیونا:ا/ت منتظظر باخت بش
-هیونا!(جدی)
بچه ها همشون بهم گفتن فایتیگ ا/ت.لبخندی زدم رو به روی هیونا وایسادم.که تهیونگ گفت
-خب مطمئنا هر دوتون این رقصو بلدین.یکی از سخت ترین رقصست.هیونا:من که همرو بلدم.
-خب.موسیقی.
پیانیست شروع کرد نواختن.ماهم شروع کردیم رقصیدن.برای بعضی حرکتا بچه های دیگه برام دست میزدن هیونا هم که گه گاهی تلو تلو میخورد...اهنگ تموم شد تهیونگ رفت پیش پارک و جئون چند مین که گذشت برگشت سمت ماها و گفت
-خب...متاسفم هیونا...نمیتونی با من اجرا کنی و تبریک میگم ا/ت...
+هییننننن.وییی مرسییی
هیونا:ولی این انصاف نیستتتت.
-معظرت میخوام شاد دفعه ی بعدی تونستی
.
.
.
اسلاید دوم(لباس ا/ت وقتی رفتن بیرون)
اسلاید دوم(لباس تهیونگ وقتی رفتن بیرون)
ا/ت ویو*
طبق معمول با الارم مبایلم ساعت هشت بیدار شدم چندبار پلک زدم.به خودم اومدم و با مرور کردن اتفاقات دیشب مبایلمو برداشتم و چکش کردم...اینستا گراممو باز کردم و یخورده چرخیدم توش بلند شدم که دیدم مینهی و ریوجین هنوز خوابن.تصمیم گرفتم یه دوش بگیرم و بعد بیدارشون کنم.رفتم و یه چند مین دوش گرفتم داشتم موهامو خشک میکردم که مینهی خیلی خوابالو گفت
مینهی:کدوم خری این وقت صبح حموم میره اخه...
+ساعت نه نیمه:|
مینهی:هشتو نیمههه.دیرمون شد که
+نه تهیون...
مینهی:تهیونگگگ!!!
+برو بابا توهم.استاد کیم گفته امروز ساعت ده بریم
مینهی:اهان خب
+برو ریوجین هم رو بیدار کن
مینهی:باش
رفت ریوجینو بیدار کرد و منم موهام رو خشک کردم باهم صبحونه خوردیم و اماده شدیم.دیروز سر تمرین تهیونگ گفت امروز ازمون تست میگیره.لباسامون رو عوض کردیم و موهامون رو گوجه کردیم بالای سرمون و رفتیم سمت سالن تمرین
+ببخشید استاد دیر که نکردیم؟
-نه...نه بیاین تو تازه زود هم اومدین...
به خودم ومدم که دیدم دوتا دنسر دیگه هم اونجا نشستن بهشون سلام کردیم که تهیونگ گفت
-گرم کنین تا بچه های دیگه هم بیان
+(لبخند)
بدون حرفی شروع کردیم گرم کردن وقتی که همه ی کاراموز ها اومدن تهیونگ و اون دوتا دنسراومدن جلوی کلاس که تهیونگ گفت
-خب بچه ها همینطور که میدونید امروز اخرین فرصته و ازتون تست میگیرم تا برای سال نو با من اجرا کنید.اما من از دوتا دیگه از دوستانم دعوت کردم که بیان و کمک من نظر بدن.دو نفر برتر انتخاب میشن و بعدش بین اون دو نفر مسابقه میزاریم.
جیمین:سلام بچه ها.من پارک جیمین هستم مربی باله ی ریتمین
جونگکوک:سلام من جئون جونگکوکم مربی بدن سازی و رقص هیپ هاپ هستم.
بعد از اینکه خودشون رو معرفی کردن کلاش پر از پچ پچ شد با تهیونگ چشم تو چشم شدم بهش لبخند زدم متقابلا بهم لبخند زد.و گفت
-خب بچه ها بریم شروع کنیم
شروع کرد تست گرفتن. از هممون تست گرفت و چند ثانیه ب پارک و جئون حرف زد برگشت سمت ما و گفت
-خب مسلبقه بین هیونا و ا/ت هست.
هیونا:ا/ت منتظظر باخت بش
-هیونا!(جدی)
بچه ها همشون بهم گفتن فایتیگ ا/ت.لبخندی زدم رو به روی هیونا وایسادم.که تهیونگ گفت
-خب مطمئنا هر دوتون این رقصو بلدین.یکی از سخت ترین رقصست.هیونا:من که همرو بلدم.
-خب.موسیقی.
پیانیست شروع کرد نواختن.ماهم شروع کردیم رقصیدن.برای بعضی حرکتا بچه های دیگه برام دست میزدن هیونا هم که گه گاهی تلو تلو میخورد...اهنگ تموم شد تهیونگ رفت پیش پارک و جئون چند مین که گذشت برگشت سمت ماها و گفت
-خب...متاسفم هیونا...نمیتونی با من اجرا کنی و تبریک میگم ا/ت...
+هییننننن.وییی مرسییی
هیونا:ولی این انصاف نیستتتت.
-معظرت میخوام شاد دفعه ی بعدی تونستی
.
.
.
اسلاید دوم(لباس ا/ت وقتی رفتن بیرون)
اسلاید دوم(لباس تهیونگ وقتی رفتن بیرون)
۶.۷k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.