ازدواج اجباری
ازدواج اجباری
پارت بیست و هفتم
جیمین:برا چی اینکارو کردی هااااان(یه چی فراتر از عربده)
کوک:چی میگی چرا داد میزنیی؟
بیا تو ببینم
*جیمین اومد تو
کوک:حالا درست و حسابی حرف بزن
جیمین یه مدت زد تو صورت کوکی
جیمین:برای چی بهش خیانت کردی هااانننننن؟
مکه بهم قول ندادی ازش مراقبت کنییییی؟
مگه قول ندادی اذیتش نکنیییی؟
مکه قول ندادی کاری نکنی که به خاطرت گریه کنه هااااان(یه چی بیشتر از داد یه چی کمتر از عربده)
کوکی:........
جیمین:جواب بده لعنتیییییی جواب...بده(گریش گرفت)
کوکی:پیشت دهن لقی کرد؟؟
جیمین:به تو ربطی نداره
کوکی:آره کردمم کردم بازم میکنم دلم خوا.....(حرفش قطع شد)
جیمین افتاد رو کوکی و هی میزدم با تمام توانش کوکی رو کتک میزد
تا خسته شد و از خونه رفت بیرون
*فلش بک به اون روزی که جیمین ناراحت بود از ازدواجشون(یادتونه؟)
وقتی ات خواب بود
جیمین:قول بده
کوکی:چی؟چی رو قول بدم؟
جیمین:قول بده اذیتش نکنی
اگه یه وقت به خاطرت گریه کنه نه من نه تو
باید مراقبش باشی
باید حواست باشه کسی اذیتش نکنه
قول بده
کوکی:چرا به تو قول بدم
ات این قولو ازم نخواست تو میخوای؟
جیمین:خفه شو(زبونم لال)خودت میدونی من اول عاشقش شدم ولی تو خوش شانس تر بودی
کوک:باشه
قول میدم نزارم آب تو دلش تکون بخوره
اذیتش نمیکنم و نمیزارم به خاطرم گریه کنه
*پایان فلش بک
فردا صبح
ات ویو
واییییی چه خوب خوابیدم بعد مدت ها
برم صبحونه درست کنم
...............
صبحونه رو درست کردم و رفتم که یوری رو بیدار کنم
ات:یوری عزیزم
یوری:هومممم(خوابالو)
ات:بیدار نمیشی؟
یوری:هوممممم بیدار شدم(خوبالو)
ات:بچه ها بیدار شید....
بچه ها:ما بیداریمممممم
ات:خوبهههههه(نازشون کرد)
بیاید صبحونه بخوریم
*بعد صبحونه
صبحونه رو خوردیم رفتم بیرون یکم خرید کنم
*بیرون
داشتم حمید میکردم که یکی گفت
_:به به ات خانوم حالا دیگه اینجوری میان بیرون؟
ات:.........
به نظرتون کی بود؟
اون وو؟
کوک؟
جیمین؟
بقیه اعضای بی تی اس؟
اعضای فاکس نو؟
حدستون رو بگید ببینم چند نفر درست گفتن
😁❤️🩹🫂
پارت بیست و هفتم
جیمین:برا چی اینکارو کردی هااااان(یه چی فراتر از عربده)
کوک:چی میگی چرا داد میزنیی؟
بیا تو ببینم
*جیمین اومد تو
کوک:حالا درست و حسابی حرف بزن
جیمین یه مدت زد تو صورت کوکی
جیمین:برای چی بهش خیانت کردی هااانننننن؟
مکه بهم قول ندادی ازش مراقبت کنییییی؟
مگه قول ندادی اذیتش نکنیییی؟
مکه قول ندادی کاری نکنی که به خاطرت گریه کنه هااااان(یه چی بیشتر از داد یه چی کمتر از عربده)
کوکی:........
جیمین:جواب بده لعنتیییییی جواب...بده(گریش گرفت)
کوکی:پیشت دهن لقی کرد؟؟
جیمین:به تو ربطی نداره
کوکی:آره کردمم کردم بازم میکنم دلم خوا.....(حرفش قطع شد)
جیمین افتاد رو کوکی و هی میزدم با تمام توانش کوکی رو کتک میزد
تا خسته شد و از خونه رفت بیرون
*فلش بک به اون روزی که جیمین ناراحت بود از ازدواجشون(یادتونه؟)
وقتی ات خواب بود
جیمین:قول بده
کوکی:چی؟چی رو قول بدم؟
جیمین:قول بده اذیتش نکنی
اگه یه وقت به خاطرت گریه کنه نه من نه تو
باید مراقبش باشی
باید حواست باشه کسی اذیتش نکنه
قول بده
کوکی:چرا به تو قول بدم
ات این قولو ازم نخواست تو میخوای؟
جیمین:خفه شو(زبونم لال)خودت میدونی من اول عاشقش شدم ولی تو خوش شانس تر بودی
کوک:باشه
قول میدم نزارم آب تو دلش تکون بخوره
اذیتش نمیکنم و نمیزارم به خاطرم گریه کنه
*پایان فلش بک
فردا صبح
ات ویو
واییییی چه خوب خوابیدم بعد مدت ها
برم صبحونه درست کنم
...............
صبحونه رو درست کردم و رفتم که یوری رو بیدار کنم
ات:یوری عزیزم
یوری:هومممم(خوابالو)
ات:بیدار نمیشی؟
یوری:هوممممم بیدار شدم(خوبالو)
ات:بچه ها بیدار شید....
بچه ها:ما بیداریمممممم
ات:خوبهههههه(نازشون کرد)
بیاید صبحونه بخوریم
*بعد صبحونه
صبحونه رو خوردیم رفتم بیرون یکم خرید کنم
*بیرون
داشتم حمید میکردم که یکی گفت
_:به به ات خانوم حالا دیگه اینجوری میان بیرون؟
ات:.........
به نظرتون کی بود؟
اون وو؟
کوک؟
جیمین؟
بقیه اعضای بی تی اس؟
اعضای فاکس نو؟
حدستون رو بگید ببینم چند نفر درست گفتن
😁❤️🩹🫂
۹.۴k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.