بلا:اینو گفت و از اتاق رفت بیرون که دنی اومد داخل
بلا:اینو گفت و از اتاق رفت بیرون که دنی اومد داخل
بلا:میخوای اینطوری مثل بز نگاه کنی؟
دنی:من کاری از دستم بر نمیاد خانم!
بلا:ودف؟بازیگری رو بس کن رفتش!اینجا هم دوربین نداره..
دنی:واقعا نداره؟
بلا:اگه داشت که اینقدر راحت حرف نمیزدم بیا کمکم کن دیگه
دنی:اوکی
بلا:دنی اومد و کمکم کرد بشینم...ولی همه جام درد میکنه واقعا خیلی بد درد دارم ...تو کل عمرم اینطور کتک نخورده بودم!
دنی:خوبی؟
بلا:بد نیستم!
دنی:خوب میشی اشکال نداره...دیگه خودتم میدونستی قراره همچین اتفاقی بیوفته...
بلا:اره میدونم!
دنی:نمیخوای بهم بگی چیکار کنم؟
بلا:آرام باش...باشه میگم
دنی:خوبه گوشم با توعه
بلا:خب ببین...
بلا:میخوای اینطوری مثل بز نگاه کنی؟
دنی:من کاری از دستم بر نمیاد خانم!
بلا:ودف؟بازیگری رو بس کن رفتش!اینجا هم دوربین نداره..
دنی:واقعا نداره؟
بلا:اگه داشت که اینقدر راحت حرف نمیزدم بیا کمکم کن دیگه
دنی:اوکی
بلا:دنی اومد و کمکم کرد بشینم...ولی همه جام درد میکنه واقعا خیلی بد درد دارم ...تو کل عمرم اینطور کتک نخورده بودم!
دنی:خوبی؟
بلا:بد نیستم!
دنی:خوب میشی اشکال نداره...دیگه خودتم میدونستی قراره همچین اتفاقی بیوفته...
بلا:اره میدونم!
دنی:نمیخوای بهم بگی چیکار کنم؟
بلا:آرام باش...باشه میگم
دنی:خوبه گوشم با توعه
بلا:خب ببین...
۵.۰k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.