𝗯𝗿𝗼𝗸𝗲𝗻 𝗹𝗼𝘃𝗲🏹
#𝗯𝗿𝗼𝗸𝗲𝗻_𝗹𝗼𝘃𝗲🏹
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 9
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦
ویو در هتل
ا/ت بیهوش افتاده بود روی زمین هان یو (اسم داداش ا/ت) از بالا دید که ا/ت افتاده سریع خودشو رسوند پایین چند نفر دیگه اونجا جمع شدن با آمبولانس زنگ زدن وقتی آمد ا/ت رو بردن
ویو بیمارستان
هان یو
ا/ت رو بردن بیمارستان حالش خیلی بد بود رفتم پیش دکترش گفت که وضعیت خیلی بده باید سریع عمل بشه
کار های پزیرشش رو انجام دادم تازه فهمیدم ا/ت بچه دار بوده و الان بچه اش به خاطر خوردن دارو مرده ولی ا/ت چه دارویی خورده که این بلا سرش بیاد چرا باید بچشو میکشد
من به جای جونگکوک برگه عملش رو امضا کردم چون تا اون میرسید رمان میبرد
شمارشو هم نداشتم بهش زنگ بزنم
ویو لولی
توی شربتی که به ا/ت دادم دارو ریخته بودم که هم بچه هم خودشو بکشه البته اگه زود ببرنش بیمارستان شاید خودش زنده بمونه ولی بچه نه 😂😂😂😂عالیه (این استیکر خنده یعنی داره میخنده)
وقتی ا/ت رفت بیرون جعبه همون دارویی که دادم بهش رو گزاشتم روی کمد لوازم آرایشیش تا جونگکوک اونو ببینه تمام خواص و توضیحات این شربت روش نوشته شده پس کار من تمومه😂
ویو جونگکوک
ظهر ساعت ۲ بود رفتم خونه همه خواب بودن رفتم اتاق منو ا/ت
ا/ت نبود رفته بود پیش هان یو داداشش تازه برگشته بود
رفتم حموم بعد ۳۰ مین امدم بیرون
لباس هامو پوشیدم نشستم جلو آینه موهامو سشوار بکشم
روی میز یه شربت دیدم برش داشتم روشو خوندم
وای نه ا/ت چه غلطی کرده
لعنت به فکرت دختری احمق
گوشی رو برداشتم بهش زنگ زدم
ادامه دارد....؟....؟
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 9
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦
ویو در هتل
ا/ت بیهوش افتاده بود روی زمین هان یو (اسم داداش ا/ت) از بالا دید که ا/ت افتاده سریع خودشو رسوند پایین چند نفر دیگه اونجا جمع شدن با آمبولانس زنگ زدن وقتی آمد ا/ت رو بردن
ویو بیمارستان
هان یو
ا/ت رو بردن بیمارستان حالش خیلی بد بود رفتم پیش دکترش گفت که وضعیت خیلی بده باید سریع عمل بشه
کار های پزیرشش رو انجام دادم تازه فهمیدم ا/ت بچه دار بوده و الان بچه اش به خاطر خوردن دارو مرده ولی ا/ت چه دارویی خورده که این بلا سرش بیاد چرا باید بچشو میکشد
من به جای جونگکوک برگه عملش رو امضا کردم چون تا اون میرسید رمان میبرد
شمارشو هم نداشتم بهش زنگ بزنم
ویو لولی
توی شربتی که به ا/ت دادم دارو ریخته بودم که هم بچه هم خودشو بکشه البته اگه زود ببرنش بیمارستان شاید خودش زنده بمونه ولی بچه نه 😂😂😂😂عالیه (این استیکر خنده یعنی داره میخنده)
وقتی ا/ت رفت بیرون جعبه همون دارویی که دادم بهش رو گزاشتم روی کمد لوازم آرایشیش تا جونگکوک اونو ببینه تمام خواص و توضیحات این شربت روش نوشته شده پس کار من تمومه😂
ویو جونگکوک
ظهر ساعت ۲ بود رفتم خونه همه خواب بودن رفتم اتاق منو ا/ت
ا/ت نبود رفته بود پیش هان یو داداشش تازه برگشته بود
رفتم حموم بعد ۳۰ مین امدم بیرون
لباس هامو پوشیدم نشستم جلو آینه موهامو سشوار بکشم
روی میز یه شربت دیدم برش داشتم روشو خوندم
وای نه ا/ت چه غلطی کرده
لعنت به فکرت دختری احمق
گوشی رو برداشتم بهش زنگ زدم
ادامه دارد....؟....؟
۱۴.۱k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.