تک پارتی از کای
کای در رو باز کن چرا منو اینجا زندانی کردی چرا این کار رو با من میکنی؟یهو کای وارد اتاق شد اشکات صورتتو خیس کرده بودن و چشمات تار شده بود روی زمین نشسته بودی اون اومد جلوتر و بالای سرت وایساد:تو منو قبول میکنی؟حاضری با یه مافیا باشی؟ +من خیلی دوست داشتم هنوزم دارم،میخواستم همچنان باهم باشیم اما خودت نظرمو با اون کاری که کردی تغییر دادی
_پس تو نمیخوای با من باشی فقط بخاطر اینکه یه مافیا هستم؟ +اره
_باشه پس برو به زندگیت برس من دیگه مزاحمت نمیشم برو یه زندگی راحت داشته باش
_مطمئنی جوابت منفیه؟نمیخوای بازم درمورد جوابت فکر کنی؟مطمئنی که فقط بخاطر اینکه یه مافیا هستم میخوای منو ترک کنی؟
+من باهات میمونم _درمورد تصمیمت مطمئنی +اره من باهات میمونم _خیلی خب تا همینجا کافیه من تورو گروگان گرفتم و بهت سختی دادم،من نمیخوام تورو بزور نگه دارم اگر دوست نداری با من باشی+اما من دوست دارم و میخوام باهات باشم
_پس تو نمیخوای با من باشی فقط بخاطر اینکه یه مافیا هستم؟ +اره
_باشه پس برو به زندگیت برس من دیگه مزاحمت نمیشم برو یه زندگی راحت داشته باش
_مطمئنی جوابت منفیه؟نمیخوای بازم درمورد جوابت فکر کنی؟مطمئنی که فقط بخاطر اینکه یه مافیا هستم میخوای منو ترک کنی؟
+من باهات میمونم _درمورد تصمیمت مطمئنی +اره من باهات میمونم _خیلی خب تا همینجا کافیه من تورو گروگان گرفتم و بهت سختی دادم،من نمیخوام تورو بزور نگه دارم اگر دوست نداری با من باشی+اما من دوست دارم و میخوام باهات باشم
۲۹.۴k
۰۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.